بررسی و تحلیل شخصیت مریم رجوی از دیدگاه روانشناسی
تحلیل شخصیت سیاستمداران و بررسی آنها از زاویهی غیرسیاسی یکی از کارهایی است که روانشناسان دربارهی افراد گوناگون مانند هیتلر، استالین، ترامپ و دیگر کسانی که میشناسید انجام میدهند. مردم دوست دارند بدانند چهرههای سرشناس مانند سیاستمداران، بازیگران، خوانندگان و … چگونه زندگی میکنند و در زندگیشان چه فراز و نشیبهایی دارند. در این نوشته به بررسی شخصیت مریم رجوی میپردازیم و به شما خواهیم گفت که چرا او را دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی میدانیم. تحلیلهایی که در این نوشته انجام میشود بر پایهی زندگینامهی مریم رجوی، رخدادهای تاریخی، رفتارها و واکنشهای او و نیز گفتههای کسانی است که از سازمان مجاهدین خلق جدا شدهاند و دربارهی او سخن گفتهاند.
هر ایرانی با نام مریم رجوی (مریم قجر عضدانلو) به خوبی آشناست. مریم رجوی یکی از سرکردگان گروه مجاهدین خلق (منافقین) است. همانگونه که میدانید سازمان مجاهدین خلق، سازمانی سیاسی تروریستی است که دست خود را به خون مردم آلوده کردهاند. مریم رجوی به عنوان یکی از فرماندهان اصلی این گروه تروریستی، مسئولیت بسیاری از جنایات را بر عهده داشته است. ما در اینجا به دنبال محکوم کردن یا بررسی سیاسی این موضوع نیستیم. ما میخواهیم ببینیم که ریشهی این رفتارها چیست و چرا او دچار شخصیت ضد اجتماعی میدانیم. پس این نوشته هیچ دیدگاه سیاسی را به دنبال ندارد بلکه هدف ما تجزیه و تحلیل شخصیت مریم رجوی است.
بررسی و تحلیل شخصیت مریم رجوی از دیدگاه روانشناسی؛ مریم رجوی دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی است.
یکی از چیزهایی که باید به یاد بسپاریم این است که شخصیت ضد اجتماعی، یک اختلال روانی است و این اختلال در کوتاه مدت پدید نمیآید. بروز اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیشتر از هنگام کودکی است اما در برخی از افراد نیز از نوجوانی و جوانی شکل میگیرد. روشن است که شخصیت ضد اجتماعی در گذر سالها و با پدید آمدن رخدادهای خاص در زندگی بروز پیدا میکند. مریم رجوی کودکیش را در خانوادهای گذرانده که در بر ضد حکومت پهلوی فعالیت داشته است. برادر او یکی از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق و کسی بود که مریم رجوی را تشویق کرد تا عضو سازمان شود. برادر او (محمود) در هنگام حکومت پهلوی، زندانی سیاسی میشود. یکی از خواهران مریم رجوی به نام نرگس، هم در جریان فعالیتهای ضد حکومت شاه، به دست ساواک کشته میشود. خواهر دیگرش به نام معصومه نیز در سال ۱۳۶۱ اعدام میشود. رخدادهای ناگواری که برای اعضای خانوادهی مریم رجوی پیش میآید نخستین جرقههای بروز شخصیت ضد اجتماعی را در او میزند.
مریم رجوی چه پیش از انقلاب و چه پس از آن به فعالیتهای خود در سازمان مجاهدین خلق ادامه میدهد. او رفتارهای سازمان مجاهدین خلق را مشاهده میکند و میآموزد که نباید از کارهایشان احساس ندامت و پشیمانی داشته باشد زیرا سازمان منافقین به اعضایش این را قبولانده است که آنها مجاهدان و سربازان خدا هستند پس کاری که انجام میدهند نه تنها هنجارشکنی و ضد مردمی نیست بلکه فعالیتی باارزش و مقدس است.
مریم رجوی دو بار ازدواج میکند. بار نخست او با مهدی ابریشمچی ازدواج میکند و از او صاحب فرزند میشود. او در آن هنگام منشی دفتر مسعود رجوی، بلندپایهترین فرد سازمان مجاهدین خلق میشود. در این میان، مسعود رجوی به مریم علاقهمند میشود. مسعود رجوی به ابریشمچی فشار میآورد تا مریم را طلاق دهد و در زمان کوتاهی پس از طلاق، مریم را وادار به ازدواج با خودش میکند. این رخداد ناگوار فشارهای روانی و عاطفی سنگینی به مریم رجوی وارد میکند.
سازمان تروریستی مجاهدین خلق با گذر زمان دچار چالشهای بزرگتری میشود و بخش بزرگی از این خطرها متوجه مسعود رجوی و مریم رجوی میشود. آنها از یک سو به دنبال پیکار با جمهوری اسلامی بودند و از سوی دیگر حفظ جان و امنیتشان بیش از پیش اهمیت مییابد چون فعالیتهای تروریستی سازمان منافقین در ایران گسترش مییابد. پس انجام کارهای ضد اجتماعی و تروریستی از یک سو، و ترس از مرگ و دستگیر شدن از سوی دیگر فشار روانی فروانی را به مریم رجوی وارد میکند.
همانگونه که میدانید اعضای مجاهدین خلق با اجبار سازمان از یکدیگر طلاق میگیرند. و کودکانشان به فرانسه فرستاده میشده تا دور از خانواده بزرگ شوند و بر پایهی باورها و ایدئولوژی سازمان رشد پیدا کنند. سازمان مجاهدین خلق برای اعضایش چنین استدلال میکرده است که کودکانشان در فرانسه میتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از بهترین امکانات رفاهی بهرهمند شوند. اما این کارها در راستای ایجاد فشار روانی بر والدین صورت میگیرد. بر پایهی گفتههای اعضای سایق سازمان تروریستی مجاهدین خلق، مسعود رجوی فردی شهوتران بوده و با دختران جوان و زیبای سازمان ارتباط جنسی داشته است. آگاهی مریم رجوی از رفتارهای نامشروع همسرش با اعضای سازمان، آتش خشم و کینه را در او نسبت به همسرش روشن میکند. یکی از تئوریهایی که دربارهی مرگ مسعود رجوی مطرح است این است که مریم رجوی به خاطر رفتارهای آزاردهنده و خیانت همسرش او را به قتل میرساند با این کار او نیرومندترین شخص سازمان میشود اما این تئوری تایید نشده است. مریم رجوی هر گونه مخالفت و انتقاد درون سازمانی را با سرکوب و شکنجه پاسخ میدهد. شواهد و اسناد بسیاری دربارهی شکنجهی درونسازمانی در دست است. صدور فرمان شکنجههای هولناک تنها از سوی کسی صورت میگیرد که نسبت به انجام چنین رفتارهای غیرانسانی احساس گناه نکند.
مریم رجوی بارها فرمان عملیاتهای نظامی ضد ایرانی یا تروریستی را صادر میکند. او شخصا فرمان حمله به ایران در عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان را به گوش نیروهایش میرساند.در عملیات مروارید که با هدف کشتن کردهای ایران انجام شد مریم رجوی چنین فرمان داد: «کردها را زیر چرخ تانکها بکشید و گلولهها را برای پاسداران خمینی نگه دارید!»
نکتهی مهمی را دربارهی شخصیتهای ضداجتماعی به یاد بسپارید. کسانی که دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند ارتباط خودشان را با واقعیت به طور چشمگیری از دست میدهند. آنها رفتار و باورهایشان را درست میدانند و بر این باورند که دیگران هستند که باور و رفتار نادرست را انجام میدهند. او خود را رئیس جمهور برگزیدهی ایران مینامد و در گردهماییهای سازمان از براندازی حکومت کنونی ایران و جایگزینی خودشان در رهبری حکومت سخن میگوید. او مخالفانش را مزدور و ضد مردم مینامند و بر این باور است که پس از برپایی حکومتشان باید مخالفان را سرکوب کرد تا ایران در صلح و آرامش باشد. دورنمای باورهای مریم رجوی را میتوان بنیانگذاری نظام دیکتاتورانه و سرکوبگر دانستکه هیچ گونه انتقاد و مخالفتی را نمیپذیرد.
اگر نگاهی به افرادی که دچار شخصیت ضد اجتماعی هستند بیاندازیم میبینیم که این افراد شخصیتهایی پرخاشگر، دروغگو و فریبکار هستند. فقدان وجدان و عدم احساس گناه نیز از ویژگیهای بارزی است که در شخصیت ضد اجتماعی دیده میشود. مریم رجوی به دلیل آنچه گفته شد در گذر زمان و سالهال دارای این ویژگیها میشود و اختلال شخصیت ضد اجتماعی در او شکل میگیرد.
درود سوشیانت؛
امیدوارم خوب باشید.خواستم بگویم پرشین بلاگ دچار اختلال و وبلاگ من از دیتابیس محترمش حذف شد!آدرسی که می گذارم متعلق به وبلاگ قدیمی و در واقع فعلی من است که البته آپ نشده و فعلا نمی شود چون کمی سرم شلوغ است، اما هرروز کامنت ها را چک می کنم.
با آرزوی موفقیت برای روان شناس جوان؛
نسیم شادمان
درود نسیم از اینکه منو آگاه کردی سپاسگزارم
درود سوشیانت؛
خواهش می کنم.
آخر شب امشب بالاخره می خواهم وبلاگم را به روز رسانی کنم.
دوست داشتی سری بزن.البته فردا.
شب خوش.
هم مسعود هم مریم رجوی هردو مبتلا به بیماریهای شخصیتی خوشهB هستند. نشانه های مشترک دراختلالات (ضداجتماعی-مرزی-نمایشی و خودشیفته)شاملِ:خودمحوری-سلطه گری- خودبرتربینی-تکانشگریهای طوفانی و ویرانگر- تاریکی وسیاهی درونی- ناپایداری احساسی- خودانگاره بسیارضعیف- ناامیدی-پوچی- تلاشهای مایوسانه یا خشمگینانه دراثبات منِ ازهم فروپاشیده خود به دیگران- رفتارمغایربا عرفِ جمعی-داشتن تکانه های شدیدجنسی و گفتار و رفتارهای اغواگرایانه-اعتمادوعزت نفس کاذب- خودزنی و داشتن تمایل به خودکشی یا اندیشیدن به آن. که بیشتراین علائم در این دو نفر(و البته درمسعودرجوی شدیدتر) دیده میشود
عدم ازادی سیاسی در ایران باعث شد سازمان مجاهدین خلق ایران به این سو کشیده شود