پیامدهای روانی قطع اینترنت در ایران چیست؟
قطع اینترنت در ایران پیامدهای ناگوار گوناگونی به همراه دارد. چندی پیش سازمان مردمنهاد نت بلاکس پس از برآورد اعلام نمود که هر ساعت قطعی اینترنت در ایران یک و نیم میلیارد دلار ضرر اقتصادی برای کشور به همراه دارد. این مقدار معادل 1000 میلیارد تومان در هر روز است. اگر امروز صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که به هیچ سایتی دسترسی ندارید چه احساسی خواهید داشت؟ کلافگی، سردرگمی و خشم نخستین واکنشهای روانی هر انسانی در این شرایط است. چون اینترنت تبدیل به بخشی جداییناپذیر از زندگی ما شده و همانند برق یک نیاز اولیه به شمار میرود. من در این نوشته میخواهم پیامدهای روانی قطع اینترنت در ایران را توضیح دهم. هر چند که موضوع سلامت روان برای مسئولین اهمیت و جایگاهی ندارد!
قطع اینترنت در ایران و اثرات روانی آن
نابسامانی در زندگی
اینترنت در همه جای زندگی ما حضور دارد. اگر بخواهید صبح با تاکسی به محل کارتان بروید میتوانید با اپلیکیشنهایی مانند اسنپ و تپسی به سادگی از درب منزل سوار خودرو شوید و به محل کارتان برسید. برای رفتن به مکانهای ناآشنا به مسیریابهایی مانند گوگل مپ نیازمندید. برای فرار از برنامههای خستهکنندهٔ صدا و سیما به یوتیوب یا سایتهای نمایش فیلم سر میزنید. حتی دیگر آهنگهایتان را در موبایل یا لپتاپ ذخیره نمیکنید و از سرویسهای موسیقی آنلاین استفاده میکنید. برای برگزاری کلاس، جلسهٔ مشاوره با روانشناس یا صحبت با خویشاوندان هم به پیامرسانها وابسته هستید. از اینها که بگذریم برای پرداخت هزینهها یا خرید شارژ باید به اینترنت دسترسی داشته باشید. هنگامی که تمام این فعالیتها امکانپذیر نباشد ما دچار نابسامانی در زمینههای گوناگون زندگی میشویم. احساسی که در این شرایط تجربه میکنید چه بسا بدتر از زمانی است که برق منزل شما برای ساعاتی قطع شود. اگر شرایط قطع اینترنت از چند ساعت فراتر رود و روزهای پیاپی دنباله داشته باشد اثرات منفی روانی به طور چشمگیر افزایش مییابد.
احساس افسردگی و شدت یافتن آن
افراد افسرده به جای ارتباط با انسانها به اینترنت پناه میبرند. ارتباط مستقیم با دیگران برای کسی که دچار افسردگی است دشوار است. در نتیجه ترجیح میدهد برای رهایی از ناراحتی و رنج خود به سوی اینترنت کشیده میشود. فضای مجازی با جذابیتی که دارد میتواند خلق پایین فرد را تا اندازهای بهبود بخشد. من دربارهٔ بروز نابسامانی در زندگی که ناشی از عدم دسترسی به فضای مجازی بود توضیح دادم. حتی اگر افسرده هم نباشید با بروز نابسامانی در زندگی و ریسک بروز اختلالات خلقی از جمله اضطراب و افسردگی در شما افزایش مییابد.
احساس تنهایی با قطع اینترنت افزایش مییابد
در گذشته روابط میانفردی بیشتر جنبهٔ حضوری داشت. ما در مهمانیها شرکت میکردیم و دوستانمان را از نزدیک میدیدیم اما اینترنت این امکان را فراهم کرده که هر کجا و هر زمان بتوانید با کسانی که دوستشان دارید در تماس باشید؛ حتی اگر آنها در کشور یا شهری دیگر زندگی کنند. هنگامی که اینترنت قطع شود رابطهٔ ما نیز به طور معناداری با دیگران قطع میشود. در این حالت ما بیش از پیش احساس تنهایی میکنیم. شاید بتوانیم با برخی از دوستانمان دیدار داشته باشیم اما اگر در کشوری دیگر زندگی کنیم ارتباط با ما عزیزانمان قطع میشود. پس فضای مجازی نعمتی است که میتواند احساس انزوا و تنهایی را از ما دور کند. این موردی است که ویلیام اچ داتون مدیر سابق موسسه اینترنت آکسفورد، استاد مطالعات اینترنت دانشگاه آکسفورد و عضو کالج بالیول نیز بیان میکند.
در حقیقت بیشتر کسانی که از اینترنت استفاده مینمایند، اجتماعیتر از کسانی هستند که از اینترنت استفاده نمیکنند و با قطع اینترنت موبایل، افراد احساس تنهایی و ناراحتی میکنند.
ویلیام داتون
خشم و پرخاشگری
هنگامی که نتوانیم کارهایمان را به درستی انجام دهیم یا رفاه ما به خطر بیافتد دچار خشم و پرخاشگری میشویم. فرض کنید به خاطر قطع اینترنت ناچار باشید به طور حضوری به بانک سر بزنید. و با انبوهی از مردم روبرو شوید که مشکلی مشابه شما داشتهاند. تعداد زیادی از افراد با ناراحتی در صف دستگاه خودپرداز ایستادهاند. مدام به نفر جلویی گوشزد میکنند که کارش را زودتر انجام دهد. درون بانک نیز مردم چشم انتظارند تا نوبتشان شود و کار بانکیشان توسط کارمند بانک انجام شود. ممکن است با کارمندانی روبرو شوید که با بیحوصلگی و اهمالکاری، وظایفشان را به درستی انجام نمیدهند؛ برای وقت مردم ارزش قائل نیستند یا بدرفتاری میکنند. به این موارد قطع شدن ناگهانی سیستمهای بانکی را نیز بیافزایید. حال شما فردی خواهید بود که دچار خشم و پرخاشگری ناشی از این نابسامانی شده است و نمیتوانید خودتان را کنترل کنید. این تنها یکی از نمونههایی است که با قطع اینترنت برای من و شما پیش میآید.
تشدید اختلالات روانی به خاطر عدم دسترسی به مشاوره آنلاین
مشاوره آنلاین راهکاری خوب برای درمان اختلالات روانی است. افراد میتوانند بدون نیاز به حضور در کلینیک روانشناسی از متخصصین مشاوره بگیرند. حتی میتوانند با روانشناسانی که در شهرهای دیگر حضور دارند در تماس باشند. مزیت دیگر این روش هزینهٔ پایین آن است. قطع شدن واتساپ و دیگر پیامرسانها باعث میشود که افراد نتوانند با درمانگرانشان تماس داشته باشند. زمانی که برگزاری جلسهٔ درمانی امکانپذیر نباشد احتمال تشدید اختلال روانی افزایش پیدا میکند. این را در نظر بگیریم که همهٔ درمانجویان امکان مراجعهٔ حضوری به کلینیک را ندارند. پس سلامت روان این گروه از جامعه نیز به خطر میافتد.
مشکلات اقتصادی ناشی از قطع فضای مجازی
در سالهای گذشته بیشتر کسب و کارها با فضای مجازی گره خوردهاند و حجم بالایی از سفارشاتشان به صورت آنلاین ثبت میشود. دبیر اتحادیه کسبوکارهای فضای مجازی در اینباره میگوید که «درآمد 10 میلیون ایرانی وابسته به فضای مجازی است». قطع اینترنت به طور گسترده میلیونها شهروند را با مشکلات شدید مالی روبرو میکند و ممکن است بسیاری از این افراد دچار ورشکستگی شوند. مشکلات اقتصادی نیز مشکلات روانی دیگر را برای افراد در پی خواهد داشت.
واکنش اجتماعی
هر آنچه گفته شد زمینه را برای افزایش خشم، ناراحتی و واکنش اجتماعی فراهم میکند. میدانیم که افراد در برابر محدودیت واکنش شدید نشان میدهند چون این موارد را حق طبیعی خود میدانند. هنگامی که افراد از حق طبیعی خود محروم شوند، احتمال واکنش شدید و خشم افزایش پیدا میکند.
آیا قطع اینترنت مزیتی دارد؟
برخی نوسان در اینترنت را توفیقی اجباری میدانند که باعث میشود مردم وقتشان را با کارهای بهتری پر کنند. برای نمونه کتاب بخوانند یا با اعضای خانوادهشان وقت بگذرانند. در پاسخ باید بگوییم توفیق باید خودخواسته باشد نه اجباری؛ از سوی دیگر وجود اینترنت تضادی با انجام شدن کارها و زندگی هدفمند ندارد. برعکس فضای مجازی میتواند زندگی ما را هدفمندتر کند. برای نمونه به موضوعه کتابخوانی توجه کنیم. اپلیکیشنهای کتاب صوتی و آنلاین، سایتهای علمی، ژورنالهای جهانی و حتی ویکیپدیا نقش مهمی در افزایش آگاهی و مطالعهٔ ما دارند که قابل چشمپوشی نیست. شوربختانه برخی افراد که خود را صاحبنظر میپندارند، کار با اینترنت را برابر با اعتیاد به آن میدانند. اما حقیقت این است که هر چیزی میتواند اعتیاد داشته باشد و این بستگی به شیوهٔ استفادهٔ ما دارد. پس بهتر است به جای تعمیم نادرست درک صحیحی از مردم و شرایط داشته باشیم.