روانشناسی مثبتنگر یا Positive Psychology
روانشناسی مثبتنگر یکی از شاخههای نوپا در روانشناسی است که نسبت به دیگر شاخههای روانشناسی رویکردی متفاوت دارد. همانگونه که میدانید روانشناسی مطالعهی علمی رفتار و فرآیندهای روانی است. روانشناسی زمینههای گوناگونی را دربرمیگیرد اما با گذر زمان رویکرد درمانی بیش از دیگر رویکردها مورد توجه روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم، روانشناسی به طور گستردهای به دانشی تبدیل شد که به درمان اختلالات روانی توجه داشت. یکی از دلایل این رخداد این است که جنگ جهانی دوم زمینه را برای بروز اختلالات روانی فراهم کرد.
در این هنگام روانشناسی با بهرهگیری از مدل بیماری انسان، بر اصلاح آسیبها تمرکز کرد. این تمرکز به پدید آمدن روشهای رواندرمانی گوناگون و سودمند برای بسیاری از چالشها و اختلالات روانی انجامید. رویکردهایی مانند روانکاوی، روانشناسی رفتارگرا و روانشناسی شناختی رفتاری در این زمینه پیشتاز بودند. روانشناسی پس از جنگ جهانی دوم رویکردی شبه پزشکی پیدا کرد. تمرکز روانشناسی در این هنگام بر روی نقاط ضعف، چالشها و مشکلات بود و روانشناسان تلاش میکردند این مشکلات را حل کنند. چنین رویکردی باعث شد که شکوفایی، توانمندی و ویژگیهای مثبت افراد، کمتر مورد توجه قرار گیرد. این در حالی است که توجه به توانمندی و ویژگیهای مثبت بسیار ارزشمند و مهم است. روانشناسی مثبتنگر با این هدف شکل گرفت که این کمبود را در روانشناسی جبران کند.
تعریف روانشناسی مثبتنگر یا Positive Psychology
روانشناسی مثبت نگر مطالعه علمی کارکردهای بهینه ی انسانی است و هدف آن درک بهتر و به کارگیری این عوامل در کامیابی و شکوفایی افراد و جوامع می باشد.
مارتین سلیگمن روانشناسی مثبتنگر یا Positive Psychology را بنیان گذاشت
مارتین سلیگمن پدر روانشناسی مثبتنگر است. مارتین سلیگمن، روانشناس و استاد دانشگاه پنسیلوانیا در سخنرانیش در سال ۱۹۹۸ اعضای انجمن روانشناسی آمریکا (APA) را به بازگشت به ریشههای روانشناسی و نه تنها تمرکز بر رواندرمانی فراخواند. بر پایهی دیدگاه سلیگمن و سیکزنت میهالی، هنگام مطالعهی سلامت روانی فرا رسیده است. زیرا درک روانشناسان از اختلال روانی و بقای انسانها تحت شرایط ناگوار (مانند جنگ جهانی دوم) کامل شده است. در حالی که دانش ما درباره اینکه چه چیزی زندگی را معنادار می کند و چگونه تحت تاثیر شرایط بیخطر افراد شکوفا میشوند کامل نیست. پس از سخنرانی سلیگمن در سال ۱۹۹۸ گروه بزرگی از پژوهشگران، تمرکز منفی در روانشناسی را رها کردند و به تمرکز بر ویژگیها و توانمندیهای مثبت و نیز تاسیس موسسههای مثبتنگر اقدام کردند. هماکنون روانشناسی مثبتنگر در دانشگاههای سراسر جهان تدریس میشود. از سوی دیگر انجمنها و سازمانهای تخصصی نیز در این زمینه آغاز به کار کردند که برجستهترین آنها انجمن جهانی روانشناسی مثبتنگر است.
حوزههای روانشناسی مثبتنگر
روانشناسی مثبتنگر تغییری در روانشناسی به وجود آورد که به جای تلاش، در کاهش آسیبها، بر بهبود کیفیت زندگی تاکید دارد. حوزه روانشناسی مثبتنگر در سطح ذهنی به تجارب ارزشمندی مانند: بهزیستی، خرسندی (در گذشته)، امید و خوشبینی (در مورد آینده) و سیالی و شادکامی (در زمان حال)؛ در سطح فردی متمرکز ویژگیهای فردی مانند: عشق، شجاعت، مهارت میانفردی، حساسیت به زیبایی، پشتکار، بخشش، اصالت، آیندهنگری، معنویت، استعداد بالا؛ و در سطح گروهی به فضیلتهای شهروندی و موسساتی که افراد را به سوی شهروندی بهتر، مسئولیتپذیر، زاینده، میانه رو و دارای اخلاق کاری سوق میدهند میپردازد.
کنکور پارسال روان شناسی عمومی و روان شناسی مثبت نگر مجاز شدم ولی نرفتم. روان شناسی با روحیه من سازگار نیست شایدم من باهاش سازگار نیستم!
نوع مثبت نگرش خوبه برا زندگیتون مفید