اختلالات روان‌شناختی, اختلالات سوماتیک سمپتوم

اختلال ساختگی و روش‌های درمان آن

اختلال ساختگی یا Factitious Disorder چیست؟

اختلال ساختگی یکی از پیچیده‌ترین اختلالات سوماتیک سمپتوم است که می‌تواند باعث بیماری یا مرگ افراد شود. فردی را در نظر بگیرید که عمداً به خودش آسیب می‌زند تا به عنوان بیمار به بیمارستان مراجعه کند و بستری شود. او این کار را بارها و بارها انجام می‌دهد به گونه‌ای که پزشکان متوجه می‌شوند فرد خودش را بیمار می‌کند تا بستری شود. شرایط هنگامی بدتر می‌شود که او به جای خودش، به یکی از نزدیکانش (برای نمونه همسر یا فرزندش) آسیب بزند یا آن‌ها را بیمار کند تا بستری شوند. این رفتار اگر بارها و بارها تکرار شود احتمال آسیب شدید جسمانی و حتی مرگ را به همراه خواهد داشت. در این نوشته شما را با اختلال ساختگی آشنا می‌کنم.

اختلال ساختگی یا Factitious Disorder چیست؟

اختلال ساختگی یا Factitious Disorder یکی از اختلالات سوماتیک سمپتوم یا شبه جسمانی است. در این اختلال روانی، فرد بدون آن‌که دچار بیماری جسمانی باشد تلاش می‌کند بیمار شود. یا کسی دیگر را بیمار می‌کند. او این کار را با هدف فریب پزشکان و دیگران انجام می‌دهد. این اختلال به دو حالت بروز پیدا می‌کند.

۱- اختلال ساختگی برای خود

فرد در این حالت دچار بیماری نیست. اما تلاش می‌کند بیمار شود. یا به خودش آسیب و جراحت می‌زند. معمولاً این افراد برای جلب توجه دیگران یا فرار از برخی مسئولیت‌ها دست به این کار می‌زنند. برای نمونه برای فرار از خدمت سربازی، فرار از مسئولیت‌ها، گرفتن مرخصی طولانی مدت و … عمداً خود را بیمار می‌کنند یا به خودشان آسیب می‌زنند تا در بیمارستان بستری شوند. انگیزهٔ مشترکی برای این افراد وجود ندارد. اما در بیش‌تر موارد این کار با هدف جلب توجه یا فرار از مسئولیت‌ها انجام می‌شود. این افراد بارها و بارها در بیمارستان بستری می‌شوند؛ پزشکان در آغاز متوجه این نمی‌شوند که فرد دچار اختلال ساختگی است. اما به دلیل تکرار رفتارهای آسیب‌زا و بستری شدن‌های پیاپی، از این موضوع آگاه می‌شوند.

۲- اختلال ساختگی برای دیگران یا اختلال ساختگی نیابتی

در اختلال ساختگی نیابتی، فرد، کسی دیگر را بیمار می‌کند. یا به آن‌ها آسیب جسمانی می‌زند تا آن‌ها را پیش پزشک ببرد. این موضوع بیش‌تر در مادران و پدران دیده می‌شود. آن‌ها فرزندانشان را بیمار می‌کنند یا به آن‌ها آسیب جسمانی می‌زنند تا به بیمارستان بروند و فرزندشان را بستری کنند. انگیزهٔ این افراد بیش‌تر این است که به دیگران نشان دهند نگران وضعیت فرزندشان هستند. در این شرایط آن‌ها شبانه‌روز کنار تخت فردی که بیمار کرده‌اند می‌نشینند و از او مراقبت می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند توجه و تحسین دیگران را جلب کنند. این افراد میل به این دارند که به دیگران نشان دهند تا چه اندازه نگران شرایط فرد هستند و از او مراقبت می‌کنند. در این شرایط پزشکان ممکن است با شنیدن گفته‌های قربانی از کار فرد برای بیمار کردن دیگران آگاه شوند. اما در برخی شرایط این آسیب زدن بارها تکرار می‌شود و پزشکان فریب داده می‌شوند. چون کم‌تر کسی گمان می‌برد ممکن است فرد به طور عمدی بیمار شده باشد. آسیب‌هایی که قربانی می‌بیند ممکن است او را دچار بیماری‌هایی مانند قطع تنفسی در خواب، اسهال، تب‌های شدید، اختلال خورد و خوراک، آلرژی، اختلالات اضطرابی کند. حتی می‌تواند مرگ قربانی را به همراه داشته باشد.

آسیب ساختگی نیابتی فقط از طرف والدین یا نزدیکان انجام نمی‌شود. برای نمونه بورلی آلیت که پرستار بخش کودکان بود، در سال ۱۹۹۳ به جرم قتل ۴ کودک و معلولیت ۹ کودک دیگر محکوم شد. او با تزریق انسولین به کودکان باعث ایست قلبی و آسیب مغزی آنان می‌شد. در این دوره او نسبت به کودکان و والدینشان مهربانی و دلسوزی فراوانی می‌کرده و مورد تحسین همه قرار می‌گرفته است. اما سرانجام راز جنایت او آشکار می‌شود.

اختلال ساختگی یا Factitious Disorder چیست؟

نشانه‌های اختلال ساختگی چیست؟

مواردی که در این بخش یاد می‌شود باید مورد توجه پزشکان قرار بگیرد. پزشکان با دیدن این نشانه‌ها می‌توانند از روان‌شناس برای شناسایی اختلال ساختگی در فرد کمک بگیرند.

  • دانش و آگاهی گسترده دربارهٔ بیماری‌ها و اصطلاحات پزشکی
  • علائم و نشانه‌های مبهم بیماری جسمانی
  • وخیم‌تر شدن شدت بیماری جسمانی بدون هیچ دلیل مشخص
  • بستری شدن پیاپی در بیمارستان
  • علاقه به انجام آزمایش‌های پزشکی یا عمل‌های با ریسک بالا
  • درگیری با پزشکان و کارکنان بیمارستان
  • بازدیدکنندگان کم هنگام بستری شدن به دلیل آگاهی از تمارض او
  • تمایل نداشتن به صحبت پزشکان با خانواده و نزدیکان آنان دربارهٔ بیماری
  • بستری شدن در بیمارستان‌های گوناگون
  • استفاده از نام جعلی برای پنهان کردن سوابق پزشکی
  • عدم پاسخگویی به درمان‌ها

نشانه‌ها و معیارهای DSM 5 برای اختلال ساختگی

در کتاب DSM 5 نشانه‌ها و معیارهای اختلال ساختگی یاد شده است. توجه داشته باشید که تنها با دانستن نشانه‌ها نمی‌توانید این اختلال را تشخیص دهید. چون ممکن است نشانه‌های فرد با یک اختلال سوماتیک سمپتوم دیگر یا یک اختلال سایکوتیک بهتر توجیه شود. به یاد بسپارید برخی از اختلالات روانی نشانه‌های یکسان یا نزدیک به هم دارند. پس شناسایی و درمان این اختلال از سوی روان‌شناس انجام می‌شود. معیارهای اختلال ساختگی به دو گروه اختلال ساختگی برای خود و اختلال ساختگی برای دیگران بخش‌بندی می‌شوند.

اختلال ساختگی برای خود

A: فرد سمپتوم‌ها یا نشانه‌های جسمانی یا روانی را به دروغ نشان می‌دهد (خودش را بیمار نشان می‌دهد). یا به خودش از روی عمد آسیب یا جراحت می‌زند. یا کاری می‌کند که بیمار شود. او این کارها را انجام می‌دهد تا دیگران را فریب دهد.

B: فرد خودش را به عنوان فردی بیمار، مجروح یا معلول جسمانی معرفی می‌کند.

C: رفتارهای فریبکارانهٔ فرد، حتی در شرایطی که پاداش بیرونی آشکاری وجود ندارد، به وضوح مشخص هستند.

D: سمپتوم‌ها و نشانه‌ها را نتوانیم با اختلال روانی دیگر مانند اختلال دیلوژنال یا دیگر اختلالات سایکوتیک توجیه کنیم. پس اگر رفتارهای فرد با اختلال دیگری توجیه شود نمی‌توانیم او را دچار اختلال ساختگی بدانیم.

اختلال ساختگی برای دیگران

A: فرد به دروغ کسی دیگر را دچار سمپتوم‌ها یا نشانه‌های جسمانی و روانی نشان می‌دهد (دیگران را بیمار نشان می‌دهد). یا از روی عمد به دیگری آسیب و جراحت می‌زند. یا او را بیمار می‌کند. او این کارها را انجام می‌دهد تا دیگران را فریب دهد.

B: فرد کسی دیگر را به عنوان بیمار، مجروح یا معلول جسمانی معرفی می‌کند.

C: رفتارهای فریبکارانهٔ فرد، حتی در شرایطی که پاداش بیرونی آشکاری وجود ندارد، به وضوح مشخص هستند.

D: سمپتوم‌ها و نشانه‌ها را نتوانیم با اختلال روانی دیگر مانند اختلال دیلوژنال یا دیگر اختلالات سایکوتیک توجیه کنیم. پس اگر رفتارهای فرد با اختلال دیگری توجیه شود نمی‌توانیم او را دچار اختلال ساختگی بدانیم. توجه داشته باشید که در این مورد مربوط به فردی است که دیگران را بیمار نشان می‌دهد نه فردی که در ظاهر بیمار نشان داده شده است.

درمان اختلال ساختگی

درمان اختلال ساختگی با روان‌درمانی انجام می‌شود و تاکنون دارویی ویژهٔ درمان این اختلال روان‌شناختی ساخته نشده است. اما در برخی از شرایط داروهایی برای درمان آن تجویز می‌شود. پس برای درمان این اختلال روانی باید پیش روان‌شناس رفت و فرآیند روان‌درمانی را به انجام رساند.

دارودرمانی اختلال ساختگی

هیچ داروی روان‌پزشکی برای درمان اختلال ساختگی ساخته نشده است. با این‌حال در برخی از شرایط داروهای ضد افسردگی، مانند مهارکنندهٔ بازجذب سروتونین (SSRI) برای افرادی که دچار این اختلال هستند تجویز می‌شود. این داروها می‌توانند به بهبود وضعیت خلقی افراد کمک کنند ولی درمان موثری برای اختلال ساختگی نخواهند بود.

روان‌درمانی اختلال ساختگی

درمان اختلال ساختگی بسیار دشوار است. افرادی که دچار این اختلال روان‌شناختی هستند با روان‌شناس همکاری خوبی نمی‌کنند. روش‌های گوناگون روان‌درمانی برای درمان این اختلال کاربرد دارد. می‌توانیم روانکاوی، هیپنوتیزم درمانی، طرحواره درمانی یا رفتاردرمانی شناختی را برای درمان این اختلال روانی به کار بگیریم. اما روش رفتاردرمانی شناختی یا CBT نسبت به دیگر روش‌ها برای درمان اختلال ساختگی کاربرد کم‌تری دارد. هم‌چنین این افراد نیاز به خانواده‌درمانی هم دارند چون رفتارهای ناکارآمد این افراد روی خانواده اثرات منفی گوناگونی می‌گذارد.

در خصوص کسانی که دست به اختلال ساختگی برای دیگران می‌زنند باید توجه داشته باشیم که این افراد صلاحیت نگه‌داری از فرزند را ندارند. کسانی که دچار این اختلال هستند باید از قربانی دور نگه داشته شوند. در بسیاری از کشورها کودکان در این شرایط از والدین گرفته می‌شوند تا در مراکز نگه‌داری از کودکان زندگی کنند. رفتارهای پر خطر این افراد می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیر برای دیگران به همراه داشته باشد. در برخی از موارد مادران نوزادانشان را به طور عمدی بیمار کرده‌اند و باعث مرگ آن‌ها شده‌اند پس این مورد باید جدی گرفته شود.

ما در گروه آقای روان‌شناس آمادهٔ مشاوره رو روان‌درمانی کسانی که از اختلال ساختگی رنج می‌برند هستیم. با ما گفت‌و‌گو کنید.

author-avatar

درباره سوشیانت زوارزاده

من سوشیانت زوارزاده، آقای روان‌شناس، روانکاو و وب سایکولوژیست هستم.

3 دیدگاه در “اختلال ساختگی و روش‌های درمان آن

  1. ناشناس گفت:

    متشکرم

    مطالعه‌ی این نوشته بسیار جالب بود برام

  2. ** گفت:

    سلام
    پسر جوان 27 ساله ای دچار بیماری روانی شده که بعداز درمان بادارو وبهبود پیدا نکردن، پزشک نظر به اختلال ساختگی درمورد اوداده. ولی او اصلا به دنبال جلب توجه نیست. بلکه ازینکه دیگران او را درآن وضعیت ببینند بیشتر رنج میکشد. ویکی از دلایل وتمایلش به خودکشی همین مسئله است. خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید

    1. باید پیش روان‌شناس برده بشه تا تشخیص و درمان دقیق انجام بگیره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *