رفتاردرمانی شناختی (درمان شناختی-رفتاری)، Cognitive Behavioral Therapy یا CBT یکی از رویکردهای درمانی برجسته برای رواندرمانی اختلالات روانی است. اگر کتاب DSM 5 یا راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی را بخوانید در مییابید که CBT، یکی از پرکاربردترین رویکردهای درمانی برای اختلالات روانی گوناگون مانند افسردگی، اضطراب، استرس و اختلال وسواسی اجباری (OCD) است. در این نوشته شما را با رویکرد درمان شناختی رفتاری یا رفتار درمانی شناختی (CBT) آشنا خواهم کرد.
رفتاردرمانی شناختی، درمان شناختی-رفتاری یا Cognitive Behavioral Therapy چیست؟
رفتاردرمانی شناختی که در ایران با نام درمان شناختی-رفتاری (CBT) نیز شناخته میشود. گونهای رواندرمانی است که با اصلاح احساسات، رفتارها و افکار ناکارآمد، به حل مشکلات میپردازد و شادمانی را افزایش میدهد. بر خلاف روانکاوی سنتی فرویدی، که به دنبال ریشهیابی مشکلات فرد در کودکی و نوجوانی است، CBT روی راهحلها و تشویق بیماران به شناسایی باورهای نادرست و تغییر الگوهای رفتاری ناکارآمد و مخرب تمرکز دارد. درمان شناختی رفتاری (CBT) رویکرد درمانی کوتاه مدت و هدفمند است که نگاهی علمی و عملی به حل مسئله دارد. هدف CBT، تغییر افکار و الگوهای رفتاری نادرست است که زمینهساز پدید آمدن مشکلات و اختلال روانی شدهاند.
روانشناسان به کمک CBT به شناسایی افکار و رفتارهای ناکارآمد و نادرست میپردازند و به درمانجو کمک میکند تا افکار مثبت و الگوهای رفتاری کارآمد را جایگزین کنند. روانشناس به کمک رفتار درمانی شناختی به درمانجو میآموزد که چگونه مشکلات خود را مدیریت کند و راهکارهای درست را برگزیند. کار روانشناس در CBT بر روی افکار، احساسات و رفتار متمرکز است. نمودار زیر نشان میدهد که چگونه احساسات، افکار و رفتارها روی یکدیگر تاثیر میگذارند. مثلثی که در میان نمودار آمدهاست نمایانگر باورهای اصلی همهی انسانهاست که ۳ بخش است: خود، دیگران و آینده.
کاربردهای رفتاردرمانی شناختی یا Cognitive Behavioral Therapy
یافتههای پژوهشگران و آزمایشهای گوناگون نشان داده است که CBT یکی از برجستهترین شیوههای درمانی برای اختلالات روانی گوناگون است. درمان شناختی- رفتاری میتواند در درمان اختلالات زیر موثر باشد.
- اختلال افسردگی
- اختلال اضطراب
- اختلال استرس
- اختلال وسواسی اجباری یا OCD
- فوبیاها
- اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD
- اختلالات خورد و خوراک
- اختلالات خواب
- اعتیاد به ماده یا الکل
- اختلال وحشتزدگی یا Panic Attack
- و…
جلسههای درمان شناختی رفتاری یا CBT چگونه انجام میشود؟
جلسههای رفتاردرمانی شناختی معمولا به صورت هفتهای یک بار برگزار میشوند و هر جلسه ۴۵ دقیقه تا ۱ ساعت زمان نیاز دارد. تعداد جلسههایی که فرد باید سپری کند بستگی به نوع و شدت اختلال دارد. دورهی درمانی CBT معمولا ۵ تا ۲۰ جلسه است و یک شیوهی درمانی کوتاه مدت به شمار میآید. در جلسههای درمان شناختی-رفتاری درمانجو به کمک روانشناس به شناسایی اندیشهها، احاساسات و رفتارهای خودش میپردازد و هر بخش را جداگانه تجزیه و تحلیل میکند. درمانجو و روانشناس هر بخش را بررسی میکنند و به دنبال این هستند که تاثیر رفتارهای ناکارآمد و افکار و احساسات غیرواقعی و نادرست را بر روی خودشان و دیگران دریابند.ی گذارند.
پس از این مرحله روانشناس به درمانجو کمک میکند تا افکار و رفتارهای ناکارآمد و منفی را تغییر دهد. با انجام این گام مهم روانشناس از درمانجو میخواهد که این تغییرات را در زندگی روزمرهاش انجام دهد و در جلسههای بعدی در مورد این افکار، احساسات و رفتارهای درمانجو و تغییرات صورت گرفته و تغییراتی که باید انجام شود گفتوگو میکنند. هدف نهایی درمان CBT این است که به درمانجو یاد بدهیم که مهارتهایی که در دورهی درمانی آموخته در زندگی روزانهاش به کار بگیرد. این به درمانجو کمک می کند که مشکلات خود را مدیریت و تاثیر منفیشان را بر روی زندگی متوقف کند اگر چه دورهی درمانشناختی-رفتاری پایان یافته باشد. در این حالت درمانجو بدون نیاز به دخالت روانشناس میتواند مشکلات روزمرهی خود را برطرف کند.
تفاوت روانکاوی و درمان شناختی-رفتاری یا CBT
CBT رویکردی کوتاهمدت است. در رفتاردرمانی شناختی تمرکز بر زمان حال است. روانشناس تلاش میکند به حل مشکلات فردی در شرایط کنونی فرد بپردازد و به دنبال ریشهیابی و نگاهی به بحرانها و مشکلات گذشتهی فرد ندارد. اما روانکاوی رویکرد درمانی تحلیلی و بلندمدت است. روانشناس در رویکرد روانکاوی به دنبال این است که دریابد مشکلاتی که فرد اکنون به آن دچار است از کجا سرچشمه گرفته است. پس باید به ریشهیابی مشکلات او در گذشتهی فرد بپردازد. به همین خاطر است که هزینهی جلسات CBT از روانکاوی کمتر است چون جلسات کمتری را در برمیگیرد. ولی روانکاوی اثربخشی بیشتری نسبت به CBT دارد. یکی از انتقادهایی که به رفتاردرمانی شناختی یا CBT میکنند همین تمرکز بر زمان حال است. زیرا سرچشمهی مشکلات فرد در گذشته است و حل نشدن مشکلات در گذشته زمینهساز بروز اختلال روانی در حال یا آینده میشوند.
چه زمانی رفتاردرمانی شناختی یا CBT برای درمان اختلال روانی به کار برده میشود؟
انجام CBT بستگی به چند عامل دارد. پیش از هر چیز رویکرد روانشناس در انتخاب روش درمانی نقش دارد. هر روانشناس پیرو یک یا چند رویکرد روانشناسی است و همین باعث میشود یکی از رویکردها را برای درمان فرد برگزیند. دلیل دیگری که روانشناس CBT را برای درمان به کار میگیرد مهارت و تجربهی او در زمینهی این رویکرد درمانی است. همچنین به دلیل کوتاهمدت بودن این شیوهی درمانی روانشناسان برای کاهش هزینهی درمانجویان میتوانند این شیوهی درمانی را به کار گیرند. یافتههای پژوهشگران، CBT را موثرترین روش برای درمان برخی از اختلالات روانی میداند پس در درمان برخی از اختلالات روانشناس ترجیح میدهد از رفتاردرمانی شناختی بهره بگیرد.
بسیار عالی بود .ممنونم.
همکارگرامی درودبرشماازمطالبی که گذاشته بودیداستفاده کردم خیلی جمع جوروعالی بودبه کارتان درسایرزمینه هاادامه دهید.
سیدمحمودشفائیان مقدم
همکاربازنشسته وکارشناس ارشدمشاوره خانواده
درود آقای شفائیان مقدم عزیز. از مهر شما سپاسگزارم. پیروز و بهروز باشید
سلام.من دارم به روش cbt درمان میشم.البته با مشورت غیر حضوری و از طریق اپلیکیشن.
رواندرمانگر من به این صورت تا الان پیش رفتن که فکرای وسواسی ک تو ذهنم بود و گاه و بی گاه به سرم میزد اول یادداشت کنم موقعیت فکریم رو هیجانی کبهم میده و رفتاری کپس اون فکر انجاممیدم. و بعد به چالش میکشن فکرامو..و از من خواستن که برای هر فکری شواهد تایید کننده و رد کننده بیارم.که در نتیجه خیلی تاثیر گذار بود و به پوچی افکار پی میبردم….و الگوی فکری …الگوی هیجانی و ریشه فکری من رو پیدا کردن..خواستم بدونم اصل cbt همین هستش ینی ما درست کار کردیم؟؟؟؟؟ کارمون تموم نشده ولی خواستم بپرسم تا همینحا هم درست پیش رفتیم؟؟؟؟؟
بله
ممنون از مطالبتون
خلاصه و مفید ??
ممنون از سایت فوق العادتون