اختلال دوقطبی، افسردگی شیدایی یا Bipolar Disorder
هنگامی که از افسردگی سخن میگوییم مردم کسی را به یاد میآورند که همیشه در حال گریه و گوشهگیری است. اشتهای خودش را از دست داده و به خودکشی میاندیشد. اما افسردگی تنها به معنی اندوه، خستگی و گوشهگیری نیست. شاید برایتان شگفتآور باشد اگر بگویم گونهای از افسردگی هست که در آن فرد دورههایی از شادی، پر انرژی بودن و اعتماد به نفس بالا را تجربه میکند. به این شاخه از افسردگی، اختلال دو قطبی، افسردگی شیدایی یا Bipolar Disorder گفته میشود. در این نوشته شما را با این اختلال روانی آشنا میکنم.
اختلال دوقطبی، افسردگی – شیدایی یا Bipolar Disorder چیست؟
اختلال دوقطبی، افسردگی – شیدایی یا Bipolar Disorder یکی از شاخههای اختلال افسردگی است. همانگونه که از نام این اختلال روانی پیداست دورههایی از افسردگی (افسردگی عمده) و شیدایی (مانی) را دربرمیگیرد. خلق و خوی کسانی که دچار اختلال دوقطبی هستند به طور پیاپی و غیرعادی بسیار خوب است یا بدون هیچ دلیل منطقی از حالت بسیار خوب به بد و افسرده تغییر میکند. همچنین ممکن است دورهای بدون نشانه را نیز تجربه کنند. اختلالات دوقطبی پیشتر با نام مانیک دپرسیو (Manic-Depressive Illness) یا مانیک دیپرشن (Manic Depression) نامیده میشدند. عوامل گوناگونی مانند شرایط محیطی، مشکلات فردی، مشکلات خانوادگی و اجتماعی، عوامل زیستی، وراثت، مسائل ژنتیکی و… میتوانند زمینهساز بروز اختلال دوقطبی شوند. برای آشنایی با اختلال دوقطبی باید اختلال افسردگی عمده و نشانههای آن را بشناسید و سپس به شناخت دورهی مانی، هیپومانی و نشانههای آن بپردازید.
شیدایی یا مانی چیست؟
شيدايی یا مانی(Mania)، یک حالت خلقی و دربرگیرندهی خوشحالی غیرعادی، افزايش انرژی و خوشبينی بيش از اندازه است. اين حالت میتواند به اندازهای شديد باشد که رفتار و فرآیندهای روانی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و از حالت طبیعی خارج کند. شیدایی خودپندارهی فرد را دگرگون میکند و باعث میشود فرد باورهای عجیبی دربارهی خودش داشته باشد برای نمونه احساس خودبزرگبینی کند. تصميمات بدی بگيرد و به گونهای شرمآور، زیانبار، آزاردهنده و گاهی خطرناک رفتار کند.
انواع اختلال دو قطبی یا افسردگی – شیدایی
ما دو گونه اختلال دوقطبی یا افسردگی – شیدایی داریم:
۱- اختلال دو قطبی I
۲- اختلال دوقطبی II
برای شناخت این دو شاخه از هم باید اپیزودهای (دورههای/ بازههای زمانی) ۳گانهی افسردگی عمده، مانی و هیپومانی (hypomania) را بشناسیم. همانگونه که گفته شد در بخش اختلال افسردگی عمده، دربارهی اپیزود افسردگی عمده توضیح دادم و در این نوشته توضیحاتی در مورد ۲ اپیزود دیگر خواهم داد.
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اپیزود مانیک (Manic Episodes) – دورهی مانی یا شیدایی
A: حداقل برای ۱ هفته، تقریبا هر روز در اکثر ساعتها، فرد به طور آشکار، پیاپی و غیرعادی روحیهی بسیار خوبی دارد. در این شرایط فرد خوشاخلاق و اهل معاشرت است یا زودرنج و حساس میشود. انرژی و فعالیت او به گونهای غیر طبیعی و مستمر بالاست. (اگر فرد نیاز به بستری شدن داشته باشد باید از معیار مدت چشمپوشی کنیم).
B: در طول ناراحتی خلقی و افزایش انرژی یا فعالیت، ۳ سمپتوم (یا بیشتر) از موارد زیر با درجههایی قابل توجه وجود دارند که نشاندهندهی تغییر چشمگیر در رفتار طبیعی فرد هستند. اگر خلق و حالت فرد صرفاً تحریکپذیری است باید حداقل ۴ سمپتوم وجود داشته باشد:
۱- اعتماد به نفس بیش از اندازه یا احساس خودبزرگبینی دارد.
۲- نیاز به خواب کاهش مییابد. برای نمونه فرد با ۳ ساعت خوابیدن احساس میکند نیاز به خواب ندارد و خستگیش برطرف شده است.
۳- خوشصحبتتر و پرحرفتر از حالت طبیعیش میشود یا به خودش فشار میآورد که بیشتر سخن بگوید.
۴- پرش فکری دارد و احساس میکند افکار به سرعت از ذهنش میگذرند به گونهای که نمیتواند آنها را به زبان بیاورد.
۵- به سادگی حواسش پرت میشود. به آسانی توجهش به محرکهای بیرونی بیاهمیت و بیربط جلب میشود. این موضوع را خودش یا دیگران دربارهاش میگویند.
۶- بیش از پیش به کارهای هدفمند میپردازد. برای نمونه فعالیتهای اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی و… انجام میدهد یا پرتحرکی روانی – فیزیکی دارد و فعالیتهای بیهدف، بیهوده و بیمعنی انجام میدهد.
۷- کارهایی که پیامدهای ناگوار و ناراحتکننده دارند را به طور افراطی انجام میدهد. برای نمونه بیش از اندازه و غیرمنطقی خرید میکند. سرمایهگذاری مالی احمقانه انجام میدهد.
C: این ناراحتی خلقی به اندازهای شدید است که در عملکرد خانوادگی، شغلی، اجتماعی و دیگر زمینههای زندگی فرد نابسامانی شدید پدید میآورد. ناچار میشوند او را بستری کنند تا به خودش یا دیگران آسیب نزند. یا برخی از ویژگیهای اختلالات سایکوتیک در فرد دیده میشود.
D: اپیزود مانیک بر اثر سوء مصرف ماده، دارو یا یک بیماری پزشکی بروز پیدا نکرده باشد.
بر پایهی آنچه در معیار D گفته شد. مانیا نباید با مصرف یک ماده یا دارو پدید آمده باشد. برخی از داروها مانند استیمولانتها یا کورتیکو استروئیدها میتوانند سمپتومهای مانیک را پدید آورند و از مانیای ناشی از این داروها باید چشمپوشی شود. اگر در طول درمان با داروهای ضدافسردگی، اپیزود مانی آغاز شود و پس از محو تاثیر فیزیولوژیک دارودرمانی، اپیزود مانی با همهی سمپتومهایش ادامه پیدا کند، این وضعیت بیانگر این است که یک اپیزود مانیک (غیر ناشی از داروهای ضد افسردگی) وجود دارد پس فرد را میتوانیم دچار اختلال دوقطبی I بدانیم.
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اپیزود هیپومانیک (Hypomanic Episodes) – دورهی هیپومانی یا شیدایی خفیف
بر پایهی کتاب DSM 5 معیارهای اپیزود هیپومانیک همان معیارهای یاد شده در اپیزود مانیک است با این تفاوت که:
۱- مدت مانی حداقل ۷ روز است و لزوما پشت سر هم نیست. اما مدت هیپومانی کوتاهتر است و ۴ روز پشت سر هم کافی است.
۲- هیپومانی زندگی روزمره و عملکرد فرد در زندگی خانوادگی، شغلی، اجتماعی و … را دچار نابسامانی نمیکند اما در مانی فرد دچار نابسامانی در زمینههای یاد شده میشود.
۳- افرادی که هیپومانیک هستند نیاز به بستری شدن ندارند اما کسانی که مانی را تجربه میکنند ممکن است نیاز به بستری شدن داشته باشند.
۴- در هیپومانی، سمپتومهای سایکوز وجود ندارند اما در مانی ممکن است وجود داشته باشند.
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اختلال دو قطبی I
A: معیارهای لازم برای حداقل یک اپیزود مانیک برآورده شدهاند. اپیزودهای هیپومانیک یا اپیزودهای افسردگی عمده ممکن است قبل از اپیزود مانیک حضور داشته باشند یا پس از آن آشکار شوند.
B: اختلال اسکیزو افکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال دیلوژنال، اختلال اسکیزوفرنیفرم یا دیگر اختلالات طیف اسکیزوفرنی و دیگر اختلالات سایکوتیک برای روی دادن دورههای هیپومانیک و دورههای افسردگی عمده توضیح بهتری نیستند.
اسپسیفایرهای اختلال دوقطبی I
شدت: خفیف، متوسط، شدید
روند بهبودی: در بهبودی جزئی، در بهبودی کامل
دیگر اسپسیفایرها: با دیسترس اضطرابی، با چرخهی سریع، با ویژگیهای آمیخته (میکس)، با ویژگیهای اتیپیکال، با ویژگیهای ملاکونیک (مالیخولیایی)، با ویژگیهای سایکوتیک وابسته به خلق، با ویژگیهای سایکوتیک ناوابسته به خلق، با کاتاتونیا، با آغاز پریپارتوم، با الگوی فصلی
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اختلال دوقطبی II
A: حضور یا سابقهی حداقل یک اپیزود هیپومانیک یا یک اپیزود افسردگی عمده
B: هرگز یک اپیزود مانیک را سپری نکرده باشد.
C: اختلال اسکیزو افکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال دیلوژنال، اختلال اسکیزوفرنیفرم یا دیگر اختلالات طیف اسکیزوفرنی و دیگر اختلالات سایکوتیک برای روی دادن اپیزودهای هیپومانیک و اپیزودهای افسردگی عمده توضیح بهتری نیستند.
D: سمپتومهای افسردگی یا غیرقابل پیشبینی بودن فرد (به دلیل نوسان همیشگی و فراوان بین افسردگی و هیپومانیا) باعث میشوند فرد در زندگی فردی و عملکرد اجتماعی، شغلی و دیگر زمینههای زندگی دچار رنج و نابسامانی شود.
اسپسیفایرهای اختلال دوقطبی II
اپیزود: اپیزود هیپومانیک، اپیزود افسردگی
شدت: خفیف، متوسط، شدید
روند بهبودی: در بهبود جزئی، در بهبود کامل
دیگر اسپسیفایرها: با دیسترس اضطرابی، با چرخهی سریع، با ویژگیهای آمیخته (میکس)، با ویژگیهای سایکوتیک وابسته به خلق، با ویژگیهای سایکوتیک ناوابسته به خلق، با کاتاتونیا، با آغاز پریپارتوم، با الگوی فصلی
همایندی اختلال دوقطبی با دیگر اختلالات روانی
اختلال دوقطبی با میتواند با دیگر اختلالات روانی مانند: اختلالات اضطرابی، PTSD، استرس، سوء مصرف مواد و اعتیاد، اختلال اسکیزو افکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال دیلوژنال، اختلال اسکیزوفرنیفرم یا دیگر اختلالات طیف اسکیزوفرنی و دیگر اختلالات سایکوتیک همایندی یا Comorbidity داشته باشد. به همین دلیل است که مردم عادی تنها با دانستن معیارها و نشانهها نباید به خودشان و دیگران برچسب اختلال دوقطبی بزنند. برای تشخیص اختلال دوقطبی باید پبش روانشناس رفت. روانشناس پس از انجام مصاحبه بالینی و بررسی گفتهها و نشانههایی که در فرد وجود دارد و انجام آزمونهای روانشناختی، اختلال را تشخیص میدهد.
درمان اختلال دوقطبی یا Bipolar Disorder
برای درمان اختلال دوقطبی باید دارو درمانی و رواندرمانی در کنار هم انجام شود. دارو درمانی یا رواندرمانی به تنهایی نمیتواند فرآیند درمان را کامل کند. برای انجام روند درمان نخست پیش روانشناس بروید تا رواندرمانی را آغاز کنید و روانشناس شما را برای درمان دارویی به روانپزشک معرفی خواهد کرد. در برخی از شرایط نیاز است که فرد در بیمارستان اعصاب و روان بستری شود و زیر نظر یک تیم پزشکی (متخصص اعصاب و روان، روانشناس و روانپزشک) فرآیند درمانی را سپری کند.
دارو درمانی اختلال دوقطبی
داروهای گوناگونی برای درمان اختلال دوقطبی کاربرد دارند. داروهای ضدافسردگی نخستین داروهایی هستند که به کسانی که دچار اختلال دوقطبی هستند داده میشود. همچنین میتوانیم داروهای تثبیتکننده خلق و داروهای آنتی سایکوتیک را هم تجویز کنیم. داروهای تثبیتکننده خلق (Mood stabilizers) مانند لیتیوم، کاربامازپین، لاموتریژین، والپرویک اسید و… برای تثبیت خلق به کار برده میشوند اما روش درمانی سریعی نیستند از میان این داروها لیتیوم بیشتر برای درمان دوقطبی به کار برده میشود و یافتهها نشان میدهند که لیتیوم برای کاهش میل به خودکشی و انجام آن موثر است. داروهای آنتی سایکوتیک برای درمان کوتاهمدت کاربردیتر هستند و اثری سریعتر از لیتیوم و داروهای تثبیتکنندهی خلق دارند. آنچه دربارهی مصرف این داروها باید به یاد بسپاریم این است که باید زیر نظر متخصص تجویز شود و از خوردن خودسرانه یا قطع مصرف خودداری کنیم. داروهایی که برای درمان افسردگی به کار برده میشوند دورهی درمانی دارند و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در همان هفتهی نخست مصرف، اثرات مثبت آن را ببینیم.
رواندرمانی اختلال دوقطبی
شیوههای گوناگون رواندرمانی مانند درمان شناختی–رفتاری، روانکاوی، درمان شناختی، رواندرمانی مثبتنگر، خانوادهدرمانی، گروه درمانی و … برای درمان اختلال دوقطبی کاربرد دارند. از میان این شیوهها، درمان شناختی – رفتاری و روانکاوی پرکاربردتر هستند. درمان شناختی–رفتاری فرآیندی کوتاهمدت است اما روانکاوی فرآیندی درازمدت و موثرتر به شمار میآید. یافتهها نشان میدهد روانکاوی برترین شیوهی رواندرمانی برای درمان اختلال دوقطبی است.
ما در گروه آقای روانشناس آمادهی کمک به کسانی که از اختلال دوقطبی رنج میبرند هستیم. اگر خودتان یا نزدیکانتان دچار این اختلال روانشناختی هستید با ما گفتوگو کنید.
باسلام و ادب،
بسیار بهره بردم. پزشکی هستم که از منابع مختلف برای درک مفید و عمیق اختلالات دوقطبی خوانده ام. هیچکدام به این اندازه دقیق، کوتاه و واضح ننوشته بودند. پیشنهاد میکنم یک چند نکته در مورد پیشگیری هم بنویسید. با سپاس هنرپیشه
درود حتماً خواهم نوشت