روانشناسی رسانه (Media psychology) شاید برای بسیاری از مردم نامی آشنا نباشد اما یکی از شاخههای اثرگذار روی همین مردم روانشناسی رسانه است. همهٔ ما روزانه با رسانههای دیداری، شنیداری یا اینترنتی سر و کار داریم و بخش جداییناپذیر زندگی ما شدهاند. اما این رسانهها چگونه بر زندگی ما اثر میگذارند؟ آیا رسانهها میتوانند ما را کنترل کنند؟ آیا ما نیز روی رسانهها اثر میگذاریم؟ این موارد در روانشناسی رسانه مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در این نوشته شما را با روانشناسی رسانه آشنا خواهم کرد.
تعریف روانشناسی رسانه
روانشناسی رسانه (Media psychology) یکی از شاخههای دانش روانشناسی است که به بررسی و مطالعهٔ علمی متقابل رسانه بر فرآیندهای روانی و رفتار (به ویژه رفتار اجتماعی) مردم و نیز تأثیر مردم روی رسانهها میپردازد. در اینجا منظور از رسانه تنها رادیو و تلویزیون نیست بلکه هر رسانهٔ دیداری و شنیداری که مردم با آن در تماس هستند را دربرمیگیرد. روانشناسان رسانه به دنبال درمان اختلالات روانشناختی به کمک رسانهها نیستند؛ این روانشناسان به دنبال تحلیل و ارزیابی اثرات متقابل مردم و رسانه روی یکدیگر هستند.
انواع رسانه
همانگونه که میدانید رسانهها محدود به رادیو و تلویزیون نیستند بلکه مفهوم رسانه بسیار گستردهتر از این موارد است. رسانهها را میتوانیم به روشهای گوناگون طبقهبندی نماییم.
- رسانهٔ چاپی: روزنامه و مجله
- رسانهٔ همگانی: رادیو و تلویزیون
- رسانهٔ آنلاین: شبکههای اجتماعی، وبسایت و پادکست
- رسانهٔ محیطی: بیلبورد، پوستر و بنر
زمینههای روانشناسی رسانه
۱. اثرگذاری و نفوذ رسانه
محتوایی که در رسانهها منتشر میشود میتواند اثرات منفی یا مثبت روی مخاطب بر جای گذارد. روانشناسان به دنبال تحلیل و ارزیابی میزان اثرگذاری محتوای رسانهها روی مخاطب هستند و تلاش میکنند تا اثرگذاری منفی را خنثی نمایند. برای نمونه آیا مشاهدهٔ تصاویر خشونتآمیز یا پرخاشگرانه باعث افزایش پرخاشگری در جامعه میشود؟ یا میتوان با ساخت برنامههای مثبت، مخاطبان را به انجام کارهای داوطلبانه یا خیریه تشویق کرد؟
۲. آموزش
رسانهها ابزاری سودمند برای آموزش و افزایش آگاهی عمومی جامعه به شمار میروند. روانشناسان فعال در زمینهٔ روانشناسی رسانه به دنبال این هستند که راهکارهایی بیابند تا اثربخشی آموزش از راه دور را افزایش دهند. در این راستا روانشناسان در تلاشند تا در کنار افزایش کیفیت محتوای آموزشی، راهکارهای خلاقانه و اثرگذارتری برای آموزش بیابند.
۳. مشارکت
میتوانیم بگوییم موفقیت یک رسانه هنگامی است که مخاطب با محتوای رسانه ارتباط موثر برقرار کند. در چنین شرایطی است که مخاطب نسبت به برنامهها واکنش احساسی نشان میدهد. برای نمونه با دیدن یک برنامهٔ طنز می خندد. به سوال یک برنامهٔ رادیویی پاسخ میدهد یا در یک نظرسنجی پیامکی شرکت میکند. در این شرایط مخاطبان به عنوان یک گروه حمایتی در نظر گرفته میشوند و این یکی از مواردی است که مورد توجه روانشناسی رسانه قرار میگیرد.
۴. هدایت افکار
بیشتر انسانها بر این باورند که مستقل و دارای اراده و باورهای خاص خود هستند. اما حقیقت این است که با وجود استقلال فکری باز هم رسانهها میتوانند در جهتگیری اندیشهٔ افراد نقش مهمی ایفا کنند. یک نمونهٔ بارز هدایت افکار را میتوانیم جهتگیری سیاسی بدانیم. در ایالات متحده شبکههای تلویزیونی خصوصی فعالیت میکنند و در زمان انتخابات هر رسانهای به دنبال آن است که از کاندید مورد نظر خودش پشتیبانی کند. برنامههای تلویزیونی در این موقعیت میتوانند در هدایت افکار مردم برای انتخاب یک کاندید نقش داشته باشند.
۵. تبلیغ
شرکتهای بزرگ همیشه به دنبال افزایش فروش خود هستند و برای دستیابی به فروش بیشتر رسانهها را هدف قرار میدهند. ساخت تبلیغات خلاقانه با هدف جذب مشتری وفادار یکی از مواردی است که توسط روانشناسی رسانه مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد.