کتاب انسان موجودی یک روزه اروین یالوم
کتاب انسان موجودی یک روزه نوشتهٔ اروین یالوم روانپزشک و بنیانگذار روانشناسی وجودی است. یالوم در این کتاب به سخن دربارهٔ دو چالش مهم انسان در حیاتش، یعنی زندگی معنادار و روبرو شدن با مفهوم مرگ در قالب داستانهای جذاب میپردازد. این کتاب شامل 10 داستان واقعی است که از جلسات وی با مراجعانش برگرفته شده است. افزون بر ارزش داستانی این کتاب، باید به ارزش علمی آن برای دانشآموختگان روانشناسی و کسانی که به عنوان درمانگر کار میکنند نیز توجه داشته باشیم. در این نوشته شما را با این اثر ارزشمند یالوم آشنا خواهم کرد.
آشنایی کتاب انسان موجودی یک روزه اروین یالوم
انسان موجودی یکروزه با نام مخلوق یک روزه (آفریدهٔ یک روزه) هم شناخته میشود. این کتاب یکی از آثار زیبای اروین یالوم است که جلسهٔ خود با ده درمانجویش را به طور جداگانه و در قالب داستان بیان میکند. او این کتاب را در 84 سالگی (سال 2015) نوشت و نام آن را از کتاب تأملات مارکوس آئورلیوس، فیلسوف بزرگ و امپراتور روم برگزیده است. نه تنها عنوان کتاب بلکه اندیشههای اگزیستانسیال که یالوم آن را بنا نهاده نیز میراثی از مارکوس اورلیوس است.
مارکوس آئورلیوس فیلسوفی رواقی و یکی از امپراتوران بزرگ روم بود که در سال 121 میلادی زاده شد. او کتابی به نام تأملات نوشت و در آن باورهایش دربارهٔ مسائل بنیادین زندگی انسان را بیان کرد. در تأملات، با نگاهی خودکاوانه خواننده را با مفاهیمی مانند محدودیتهای زندگی، ناپایداری شرایط، قوانین منطقی و کردار درست آشنا میکند؛ و تلاش میکند تا مخاطبش را به خودشناسی تشویق کند.
ما موجوداتی یک روزه هستیم. چه به یادآورنده، چه سپرده، به یکسان. همه زودگذرند، خواه یاد و خواه آنچه به یاد سپرده میشود. زمان جاریست آنگاه که همه چیز را به دست فراموشی سپردهای؛ و زندگی در جریان است هنگامی که همگان تو را به فراموشی میسپرند. به خاطر داشته باش دیری نمیپاید که هیچکس خواهی بود، و هیچ کجا.
مارکوس اورلیوس – تأملات
بر اساس واقعیت؟!
نکتهٔ جالب در آثار یالوم این است که شخصیتها ساختگی نیستند بلکه درمانجویانی واقعی هستند. شاید برایتان این پرسش پیش بیاید که چه طور این روانشناس پرآوازه حریم خصوصی افراد را زیر پا میگذارد و راز درمانجویانش را برای همه آشکار میکند؟ در پاسخ باید بگویم که او هیچ اصل اخلاقی را زیر پا نمیگذارد. در این داستانها از نامهای غیرواقعی استفاده شده است. از سوی دیگر وی محتوای داستان را نیز تا جایی که امکانپذیر بوده تغییر داده است. در کنار این موارد او پا را فراتر نهاده و از هر فرد برای انتشار داستان اجازه گرفته است.
بر پایهٔ اصل رازداری، من هویت درمانجویانم را تا حد زیادی تغییر دادم و در برخی از موارد داستان زندگی دیگر مراجعانم را نیز با آنها درآمیختم؛ گاهی نیز صحنههایی خیالی پدید آوردم. من آخرین نگارش از پیشنویس را به مراجعینی که زنده بودند نشان دادم و اجازهٔ کتبی هر کدام را برای انتشار گرفتم.
اروین یالوم
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
اروین یالوم در این کتاب روی دو موضوع مهم تمرکز کرده است. نخست اینکه چگونه زندگی معناداری داشته باشیم. و دوم اینکه چه طور با پایان این زندگی که اجتنابناپذیر است کنار بیاییم. این دو چالش نه تنها برای درمانجویان یالوم و خودش وجود داشته بلکه هر انسانی با این دو مورد دست و پنجه نرم میکند. او در این کتاب تلاش میکند تا پاسخ و راهکاری مناسب به این پرسشها و چالشهای عمیق فلسفی بدهد.
آنچه یالوم در آثارش به درمانگران میآموزد این است که پیروی از چارچوبها، اصول و روشهای درمانی بدون داشتن همدلی و صمیمیت با درمانجو کافی نیست. اما باید حد و مرزها را نیز در این صمیمیت رعایت کرد. او بر خلاف بسیاری از درمانگران بر این باور است که اگر تعریف داستانهای زندگی خودش، به درمان مراجع کمک میکند، این کار را انجام میدهد. اما این راهکار به این معنی نیست که روانشناس هر چه میخواهد بگوید بلکه باید موضوعی که بیان میشود نقشی برای درمان مراجع داشته باشد.
دربارهٔ نویسنده
اروین یالوم روانپزشک اگزیستانسیالیست و نویسندهٔ آمریکایی است. پدر و مادرش در اصل یهودی و ساکن روسیه بودند که پیش از تولد وی به آمریکا مهاجرت کردند. یالوم در سال 1956 در رشتهٔ پزشکی فارغ التحصیل شد. سپس در زمینهٔ روانپزشکی ادامه تحصیل داد و در سال 1960 فارغ التحصیل شد. وی از سال 1963 تا به امروز استاد دانشگاه استنفورد است. ارزشمندترین کار وی بنیانگذاری رویکرد روانشناسی وجودی یا اگزیستانسیال است. او چندین کتاب و مقاله نگاشته است و تاکنون جوایز علمی و ادبی گوناگونی را دریافت نموده که نشانگر چیرگی قلم اوست.
نقد کتاب انسان موجودی یکروزه
من با استیون آرتور پینکر، روانشناس و زبانشناس مشهور کانادایی موافقم که دربارهٔ کتاب انسان موجودی یک روزه میگوید: «برای چاپ شدن این کتاب باید جشن گرفت!» اروین یالوم در این کتاب نه تنها داستانهای جذابی را مطرح میکند که هر خوانندهای را جذب میکند؛ بلکه همانند دیگر آثارش به درمانگران جوان و کمتجربه راه و رسم رواندرمانی را میآموزاند. آنچه در برخی از آثار یالوم ذهن من را درگیر میکند، پرداخت همیشگی به پیری و مرگ انسان است.
هنگامی که آثارش را میخوانیم احساس میکنیم که او مرگ را پشت در اتاق درمانش میبیند و گاهی با درمانجویانش دربارهٔ این موضوع صحبت میکند. البته از این جمله نباید برداشت اشتباه کنیم؛ با اینکه یالوم فردی سالخورده است همانند یک جوان برای زندگی خود تلاش میکند و همواره به زندگی امیدوار است. در این مورد باید اشارهای به کتاب هنر درمان وی داشته باشم که در آن مینویسد: «هنگامی که خوب زیستن را بیاموزید، خوب مردن را هم خواهید آموخت». به هر حال مرگ حقیقتی است که روزی در زندگی هر کدام از ما پیش خواهد آمد. نکتهٔ جالب دیگری را هم در آثار وی میتوان دید او در هر کتاب اشاراتی به کتابهای دیگرش میکند که باعث جذب مخاطب برای خواندن دیگر آثارش میشود. پس میتوانیم بگوییم که او در بازاریابی ادبی مهارتی بینظیر دارد!
فهرست کتاب
- فصل اول: درمان معیوب
- فصل دوم: خلوص
- فصل سوم: آرابِسک
- فصل چهارم: مولی، متشکرم
- فصل پنجم: مرا اسیر مکن
- فصل ششم: ملاحظهٔ بچههاتو بکن
- فصل هفتم: افسوس گذشته را باید رها کرد
- فصل هشتم: برو گم شو دنبال مرض کشندهٔ خودت باش: تجلیل از الی
- فصل نهم: سه بار گریستن
- فصل دهم: انسان موجودی یک روزه
خلاصهٔ داستانها
- درمان معیوب: پل اندروز نویسندهای است که در نوشتن کتابهایش دچار مشکل شده است و خود را دچار انسداد نوشتاری میداند. او پیرمردی 84 ساله است که آمدنش پیش یک روانکاو کمی عجیب به نظر میرسد. اما عجیبتر آن است که او در یک جلسه به خواستهاش میرسد و یالوم را با معمایی حل نشده ترک میکند.
- خلوص: چارلز تاجر عالیرتبه و خوشبرخورد نزد یالوم میآید، او با وجود شرایط زندگی، تحصیلات عالی و خانوادهٔ برجسته، احساس خلاء درونی و پوچی میکند. دربارهٔ خوابهایش و احساس گناهی که میکند با یالوم صحبت میکند. او با فقدان، مفهوم مرگ و ترس از آن دست و پنجه نرم میکند. یالوم به وی میآموزد که در لحظه زندگی کند و قدر داشتههای ارزشمندش را بداند؛ زیرا مرگ چیزی اجتنابناپذیر است.
- آرابسک: ناتاشا زن تنومند روسی هفتاد و چند ساله با عکسی از دوران جوانیش پیش اروین میآید. ناتاشا احساس میکند خودش را در زندگی گم کرده و راه برگشتی به زندگی پیدا نمیکند. یالوم با پرسشهای هوشمندانهاش درمییابد که ناتاشا از مهر مادری بهرهای نبرده است؛ و دربارهٔ عشق دوران جوانیش با وی به گفتوگو میپردازد.
- مولی، متشکرم: این داستان یک یادآوری برای خود یالوم است. او در مراسم تدفین مولی، زنی سختکوش که سالها دفتردار اروین بود شرکت میکند. در این مراسم آلوین کراس، رادیولوژیست بیمارستان استنفورد را که سالها پیش مراجع وی بوده میبیند. اروین در این داستان به ما میگوید که یک درمانگر نباید از تغییر روش در فرایند درمان بترسد.
- مرا اسیر مکن: ریک اونز مردی 77 ساله که همسرش را از دست داده و به خانهٔ بازنشستگی جورجیا نقل مکان کرده نمیتواند خود را با شرایط تازه سازگار کند. او پیش از این مدیر کل بوده و پس از مرگ همسرش تصمیم به نقل مکان گرفته است. او نمیخواهد تغییرات را بپذیرد و بر این باور است که فیالبداهگی نقش مهمی در زندگی وی دارد. در حقیقت او حاضر نیست با دیگر همسالانش همراهی داشته باشد چون از مرگ میترسد.
- ملاحظهٔ بچههاتو بکن: یالوم به مراسم سوگواری استرید که خودش روانکاو بود میرود. مراسمی که رنگ و بوی سنتی ندارد. او در این مراسم از گفتههای اعضای خانواده و نزدیکان استرید دربارهٔ وی شگفتزده میشود. او یاد صحبتهای استرید میافتد که گفته بود سرپرستاری سرد و زمخت به او گفته بود ملاحظهٔ بچههاتو بکن. این جمله در زندگی استرید اثر مهمی داشته و همین سرپرستار در مراسم از یالوم میخواهد که با وی جلسه داشته باشد. در پایان یالوم متوجه راز این جمله میشود.
- افسوس گذشتهها را باید رها کرد: سالی زنی زیباست که در 60 سالگی میخواهد شغلش را عوض کند و نویسنده شود. جالب اینجاست که او با نوشتن غریبه نیست بلکه از کودکی این کار را آغاز کرده و نوشتههایش را در صندوقی مهر و موم کرده است! او به سالی کمک میکند تا ترس از نوشتههایش را کنار بگذارد و با داستانی که سالها وی را عذاب داده و در این صندوقچه قرار دارد روبرو شود. داستانی که از 13 سالگی مایهٔ رنج وی بوده است.
- برو گم شو: این داستان گرامیداشتی برای الی است. او با وجود سرطان پیشرفته دنبال راهی برای زندگیست. در این داستان درمییابیم که باید در هر شرایطی با تمام وجود زندگی کنیم.
- سه بار گریستن: در این داستان با هلنا همراه میشویم. زنی زیبا که در جلسه با یالوم سه بار گریه میکند. هلنا چند ماه پیش بیلی (دوست و همخانهاش) را از دست داده و به خاطر مرگ وی اندوهگین است. اما عامل دیگری نیز به ناراحتی وی افزوده است. هلنا به تازگی به عنوان یک روانشناس بالینی مجوز گرفته و مشغول کار است. او دریافته است که بیلی دچار اختلال دوقطبی بوده و از ایمیلی که پیش از مرگ برای او فرستاده ناراحت است.
- انسان موجودی یکروزه: داستان با جلسهٔ جارود آغاز میشود. او یک متخصص پوست 32 ساله است که رابطهٔ عاشقانهاش با ماری در حال فروپاشی است. در این داستان یالوم، جارود را که با آثار مارکوس اورلیوس آشنایی دارد به کمک بخشی از نوشتههای همین فیلسوف راهنمایی میکند.
بخشی از کتاب انسان موجودی یک روزه
آقای دکتر یالوم، من به مشاوره نیاز دارم. من رمان وقتی نیچه گریست شما را خواندهام و میخواهم بدانم آیا شما حاضرید به همکار نویسندهٔ خود که دچار انسداد نوشتاری شده است کمک کنید؟
پل اَندروز
شکی نیست که پل اندروز با این ایمیل میخواسته علاقه و توجه من را به خودش جلب کند و موفق هم شده بود. من هرگز دست رد به سینهٔ همکار نویسندهام نخواهم زد. هنگامی که به انسداد نوشتاری اندیشیدم، حس کردم چه خوششانس بودهام، چون این هیولا هیچ گاه دست به گریبانم نینداخته است. با این اوصاف مشتاق بودم برای غلبه بر این مشکل به او کمک کنم. ده روز بعد پل اندروز سر قرارمان حاضر شد. از مشاهدهٔ ظاهرش بهتزده شدم. بی هیچ دلیل توقع داشتم با نویسندهٔ میانسال، سرحال و شاید کمی گرفته روبرو شوم، اما کسی که وارد اتاقم شد پیرمردی چروکیده بود. به حدی پشتش خمیده بود که گویی با وسواس مشغول وارسی کف اتاقم است. همچنان که به کندی وارد اتاق میشد من در این فکر بودم که او چگونه توانسته خود را به مطب که بالای تپهٔ راشن است برساند. در حالی که تقریباً صدای نالهٔ مفصلهایش به گوش میرسید، کیف دستی کهنهاش را از او گرفتم. بازویش را گرفتم و به طرف صندلی هدایتش کردم.
«مرسی، مرسی مرد جوان. چند سالتونه؟»
پاسخ دادم: «هشتاد سالمه.»
«آه،اگر دوباره هشتادساله میشدم.»
«شما چی؟ چند سالتونه؟»
«هشتادوچهار. بله، درسته، 84. میدونم مبهوت شدین. اکثراً فکر میکنند که من سی و چند سالمه!»
با دقت به چهرهاش نگاه کردم و برای لحظهای نگاهمان در هم گره خورد. احساس کردم مفتون چشمان شیطان و لبخند بازیگر نقش بسته در گوشهٔ لبانش شدهام. همان طور که در سکوت نشسته بودیم و به یکدیگر مینگریستیم، در تصوراتم هر دو نفرمان را مانند مسافران کشتی میدیدم که تشعشع و گرمای رفاقت کهنسالی را تجربه میکنند. مسافرانی که در یک شب مه آلود و سرد در عرشه این کشتی به گفتگو می نشینند و پی می برند که در همسایگی یکدیگر رشد کرده و بزرگ شدهاند.
مشخصات کتاب
نام پارسی: انسان موجودی یکروزه؛ و داستانهای دیگری از رواندرمانی
نام انگلیسی: Creatures of a Day; and Other Tales of Psychology
نویسنده: اروین یالوم
مترجم: نازی اکبری
انتشارات: نشر ققنوس
شابک: 8-232-278-600-978