خونبازی یا تیغ کشیدن به دست و دیگر بخشهای بدن یکی از رفتارهای ناهنجار روانی – اجتماعی است که از آن به عنوان یکی از بحرانهای روانی – اجتماعی در جهان یاد میشود. خون بازی گونهای از خودآزاری است که در آن فرد با تیغ، چاقو یا هر چیز دیگری که تیز باشد بدنش را خراش سطحی ایجاد میکند. آمار بالای خونبازی مسئولین آموزشی و خانوادهها را نگران کرده است در این راستا روانشناسان و جامعهشناسان به دنبال بررسی و راهکار برای برخورد با این پدیده هستند. در این نوشته به بررسی خون بازی در کودکان و نوجوانان میپردازم.
چرا کودکان و نوجوانان خونبازی میکنند و روی دستانشان تیغ میکشند؟
برای یک لحظه تصور کنید تیغی در دستانتان است و آن را روی پوستتان میکشید. گمان کنم با من همعقیده باشید که تصور این کار هم بسیار دردناک است چه برسد به اینکه بخواهیم چنین کاری را انجام دهیم. پس چرا دانشآموزان دست به خون بازی و تیغ کشیدن روی دست میپردازند؟ آیا این کار خودخواسته انجام میشود یا ناخواسته است؟ آیا میتوانیم کسی که دست به این کار را میزند دچار اختلال روانشناختی بدانیم؟
کودکان و نوجوانان خون بازی را تقلید میکنند.
در دیدگاه یادگیری اجتماعی فرض بر این است که علت بروز رفتارها به آموختهها یا تجارب گذشتهی فرد بازمیگردد. دیدگاه یادگیری، علت رفتار را دلایل محیطی و محیط بیرونی میداند، نه تفسیرهای ذهنی فرد از آنچه روی میدهد. در رویکرد یادگیری اجتماعی تبیین رفتار، هدف ماست نه حالتهای روانی و ذهنی. آلبرت بندورا روانشناس سرشناس، در دیدگاه یادگیری اجتماعی میگوید: گاهی مردم برای تنبیه و پاداش رفتاری را بروز نمیدهند. آنها این کار را با دیدن رفتار دیگران انجام میدهند پس در اینجا دیدن رفتار گروه، عامل اصلی است. بر پایهی این دیدگاه، یادگیری از راه دیدن رخ میدهد پس فرد، تقویت و تنبیه را دریافت نمیکند بلکه از مشاهدهی رفتار دیگران یاد میگیرد که در هر جایی چگونه رفتار کند. کودک و نوجوان با دیدن دست زخمی دوست یا همسالانش احساس میکند او نیز باید چنین رفتاری را انجام دهد. کودک و نوجوان با این کار با گروه همسالانش ابراز همدردی و پیوستگی میکند. از سوی دیگر این کار مانع از مسخره شدن و جدایی از همسالان و دوستانش که خون بازی میکنند میگردد.
مشکلات خانوادگی کودکان و نوجوانان را به خونبازی و خودآزاری میکشاند.
کودکان و نوجوانانی که شرایط خانوادگی بحرانی و نامطلوب دارند بیش از دیگر کودکان دست به خودآزاری جسمی، تیغ کشیدن به دست و خونبازی میزنند. کودکی که در خانواده با بیمهری و دعوای والدین روبهرو میشود یا از پدر و مادرش میترسد و محیطی پر از اضطراب و استرس دارد با انجام خونبازی و تیغ کشیدن به دست خشم، ترس، کینه و ناامیدیهای بیاننشدهاش را فریاد میزند.
خونبازی راهی برای رسیدن به اهداف است نه خودکشی.
بر پایهی دیدگاه انگیزش، نیاز فرد را وادار به انجام کار میکند. انگیزه در اثر نیاز پدید میآید و این انگیزه رفتار را نیرومند و هدفمند میکند. انگیزش کارکردی است که برای برآورده کردن انگیزه و برطرف کردن نیاز انجام میشود. بر پایهی این دیدگاه مردم با رفتارشان به ارضای نیاز میپردازند. در خون بازی، تیغ زدن به دست و بدن به صورت سطحی انجام میگیرد و به رگها آسیب رسانده نمیشود این نشاندهندهی این است که فرد قصد خودکشی ندارد اما به دلایلی میخواهد به خود آسیب برساند. کودکان با خون بازی والدین را نگران میکنند و والدین به دلیل ترسی که دارند حاضرند هر کاری انجام دهند تا کودک یا نوجوان دست از این کار بردارد. این راهکار میتواند به کودک یا نوجوان کمک کند تا با روشی غیرمنطقی به خواستههایش دست پیدا کند.
خونبازی و تیغ زدن به دست نشانهی اختلال روانی است.
خونبازی و تیغ کشیدن روی دست را میتوانیم با اختلالات روانی گوناگون مرتبط بدانیم. خون بازی گونهای از خودآزاری بدون خودکشی (Non Suicide Self injury) به شمار میآید. همانگونه که گفته شد این کار با هدف خودکشی صورت نمیگیرد اما با گذر زمان، اگر موضوع حل نشود ممکن است به خودکشی نیز بیانجامد. خونبازی را میتوانیم با اختلال پوست کندن؛ پوست کندن به دلیل دیلوژنها یا هالیسینیشنهای لمسی در یکی از اختلالات سایکوتیک؛ تلاش برای بهتر کردن یک عیب یا نقص در اختلال بادی دیسمورفیک؛ حرکات کلیشهای در اختلال حرکت کلیشهای؛ قصد آسیب رساندن به خود در اختلال خودجرحی غیرانتحاری یا همان خودزنی بدون قصد خودکشی، اختلال اضطراب، اختلال افسردگی و استرس مرتبط بدانیم.
از دیدگاه روانکاوی، خونبازی، واکنشی رفتاری به خواستههای نهاد است، نهاد در دیدگاه ساختار شخصیت فروید، بخشی از شخصیت است که به دنبال دستیابی به اهداف و خواستهها به طور غیرمنطقی است. هنگامی که خواستههای نهاد به او فشار میآورند و والدین و عوامل اجتماعی مانع رسیدن به خواستهها میشوند، فرد دچار اضطراب میگردد. در این هنگام بخش «من» شخصیت که عقلانی عمل میکند به مکانیزمهای دفاعی روی میآورد تا اضطراب را کاهش دهد. رفتار خودزنی نیز گونهای از مکانیزم دفاعی در برابر اضطراب است. بیشتر کودکان و نوجوانانی که خون بازی میکنند میگویند:هنگامی که پوست بدنم را خراش میدهم، آرام میشوم.
بر پایهی دیدگاه ساختار ذهن انسان که زیگموند فروید روانکاو برجسته آن را بیان کرد. ناهشیار دربرگیرندهی پندارها، آرزوها، تکانهها، خواستهها، نیازها و احساساتی است که دور از دسترس ماست و بر رفتار و فرآیندهای روانی ما اثر میگذارد. چیزهایی در بخش ناهشیار یا ناخودآگاه ذهن جای میگیرد که فرد تلاش کرده است سرکوبشان کند یا به هر روشی از آنها دوری کند تا فراموش شوند. این موارد شاید در ظاهر فراموش شوند اما در حقیقت چنین نیست. پندارها، آرزوها و خواستههای سرکوب شده فراموش نمیشوند بلکه در ناهشیار جای میگیرند و اثرشان را در زندگی فرد به طور غیرمستقیم میگذارند. انسانها به کمک مکانیزمهای دفاعی تلاش میکنند به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کنند و همین زمینه را برای فرستاده شدن بخشی از اطلاعات به بخش ناهشیار ذهن فراهم میکند. محتوای ناهشیار را میتوانیم در رویاها و رفتارهای ناخواسته، لغزشهای گفتاری و… بیابیم. بر پایهی این دیدگاه خونبازی یا تیغزنی پاسخی رفتاری در برابر فشارهای ناهشیار فرد است و کودک یا نوجوان میکوشد با کمک تیغ زدن به بدنش از این فشارهای روانی دوری کند اما این کار موثر نیست.
درمان خونبازی یا تیغ زدن به دست و بدن
آیا خون بازی درمان قطعی دارد؟ پاسخ به این پرسش کمی دشوار است. درمان خونبازی نیازمند ریشهیابی عمیق و آگاه شدن از زمینهی مشکلات فرد است. یک روانشناس باتجربه میتواند به ریشهی خونبازی فرد پی ببرد. هر فردی به دلایل گوناگونی ممکن است دست به این کار بزند پس در این زمینه هر فرد باید به طور دقیق و عمیق بررسی شود. به همین دلیل است که برای همهی افراد از یک روش درمانی خاص بهرهگیری نمیشود. پس از یافتن علل مشکلات فرد از روشهای درمان شناختی – رفتاری یا CBT، روانکاوی، رفتاردرمانی، گروه درمانی برای درمان خونبازی بهرهگیری میشود. در این راستا اگر فرد دچار اختلالات اضطرابی، استرس یا افسردگی باشد نیاز است که فرآیند دارو درمانی نیز برای فرد انجام گیرد.
سلام. وقت بخیر. میگم اینجانب یه سوال دارم… میگم که من دو سال این کار رو انجام می دادم و حدودا یک ساله که ترک کردم… عمق زخم ها هم بسیار زیاد بودند… ولی هنوز که هنوزه دوست دارم بازم این کار رو انجام بدم… خیلی دارم جلوی خودمو بگیرم.
باید پیش روانشناس برید و کمک حرفهای بگیرید