اختلال اضطراب جدایی و تفاوت آن با اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی یکی از زیرشاخههای اختلالات اضطرابی است. اختلال اضطراب جدایی، اختلال روانی است که در آن فرد به دلیل جدا شدن از خانه یا از کسانی که به آنها دلبستگی و وابستگی عاطفی دارد دچار پریشانی، نگرانی و اضطراب شدید میشود. اختلال اضطراب جدایی نیز همانند دیگر اختلالات روانی، جنبههای گوناگون زندگی مانند عملکرد تحصیلی، شغلی، روابط میانفردی، خانوادگی و اجتماعی را با چالش روبهرو میکند.
شاید کودکانی را دیده باشید که هیچ گاه از پدر و مادرشان دوری نمیکنند. به سختی به مدرسه میروند و هر روز برای رفتن به مدرسه گریه میکنند. در اتاقی جداگانه از پدر و مادرشان نمیخوابند. چنین کودکانی هنگامی که از پدر و مادرشان یا کسانی که به آنها دلبستگی دارند دور میشوند احساس ترس و نگرانی میکنند گریه میکنند یا دچار سر درد و تهوع میشوند. چنین کودکانی دچار اختلال اضطراب جدایی هستند. جالب است بدانید که این اختلال تنها در کودکان پدید نمیآید. بزرگسالان نیز ممکن است دچار اختلال اضطراب جدایی باشند.
تفاوت اختلال اضطراب جدایی و اضطراب جدایی
برخی از مردم گمان میکنند که اضطراب جدایی و اختلال اضطراب جدایی یک چیز است اما چنین نیست. اضطراب جدایی و اختلال اضطراب جدایی دو چیز متفاوت هستند. اضطراب جدایی یک مرحلهی رشد طبیعی است که در نوزادان سالم با دلبستگی از نوع امن روی میدهد. اضطراب جدایی بیشتر در ۱۲ تا ۱۸ ماهگی رخ میدهد اما اختلال اضطراب جدایی، نخستین بار در سالهای پیشدبستانی دیده میشود. پس نکتهی مهمی که باید به یاد بسپاریم این است که اضطراب جدایی چیزی طبیعی در نوزادان است ولی اختلال اضطراب جدایی یک اختلال روانی است که به رواندرمانی نیازمند است.
به گزارش DSM 5 نرخ شیوع ۱۲ ماههی اختلال اضطراب جدایی در میان بزرگسالان آمریکا 0.9٪ تا ٪۱.۹ است در کودکان، نرخ شیوع ۶ تا ۱۲ ماهه حدود ۴٪ تخمین زده میشود. میزان شیوع اختلال اضطراب جدایی از کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی کاهش می یابد و در کودکان کوچکتر از ۱۲ سال از همه بیشتر است. این اختلال به میزان مساوی در مردان و زنان دیده میشود. در جامعه اختلال اضطراب جدایی بیشتر در زنان دیده میشود. اختلال اضطراب جدایی میتواند در هر سنی آغاز شود. آغاز این اختلال روانی در نوجوانی و بزرگسالی کمتر دیده شده است و بیشتر از کودکی آغاز میشود. چون کودکان خردسال بیشتر در خانه هستند و با پدر و مادر ارتباط دارند.
اختلال اضطراب جدایی با چند اختلال روانی دیگر، همایندی یا Comorbidity دارد. کودکانی که دچار اختلال اضطراب جدایی میشوند بیش از دیگر کودکان به اختلال ADHD، اختلال دوقطبی، اختلال وحشتزدگی، افسردگی و دیگر اختلالات روانی دچار میشوند.
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اختلال اضطراب جدایی
به یاد بسپارید که تشخیص اختلال اضطراب جدایی از سوی روانشناس انجام میشود. پس با دیدن برخی از این نشانهها در دیگران، نمیتوان برچسب اختلال اضطراب جدایی را به آنها زد. اگر احساس میکنید خودتان یا دیگران دچار اختلال اضطراب جدایی هستید از روانشناس کمک بگیرید.
A: ترس یا اضطراب بسیار زیاد و غیرطبیعی با مرحلهی رشدی که فرد در آن است. این ترس یا اضطراب به دلیل جدا شدن از کسانی که به آنها دلبستگی و وابستگی دارد پدید میآید. این ترس یا اضطراب بیش از اندازه، با ۳ گزینه از ۸ گزینهی زیر نشان داده میشود:
۱- هنگامی که فرد از خانه یا افراد مهمی که به آنها دلبستگی یا وابستگی دارد جدا میشود، یا احساس میکند که به زودی جدا خواهد شد؛ پیاپی دچار استرس شدید میشود.
۲- به طور همیشگی و به شدت نگران است که مبادا یکی از افراد مهمی را که به آنها دلبستگی دارد از دست بدهد یا بلایی سرش بیاید. برای نمونه بیمار، زخمی، یا قربانی بلایای طبیعی شود یا بمیرد.
۳- همیشه و به شدت نگران رویدادهایی است که میتوانند به جدا شدن او از یکی از افراد مهمی که به آنها دلبسته یا وابسته است منجر شود. برای نمونه گم شدن، آدم ربایی، تصادف یا مرگ.
۴- هرگز دوست ندارد یا حاضر نمی شود از خانه بیرون برود، از خانه دور شود، به مدرسه، محل کار، یا هر جای دیگری دور از خانه برود زیرا از جدا شدن می ترسد.
۵- همیشه و به شدت میترسد یا نمیخواهد در خانه یا جاهای دیگر تنها یا بدون یکی از افراد مهمی که به او دلبسته است بماند.
۶- همیشه می ترسد یا نمیخواهد در جای دیگری جز خانهی خودش بخوابد. یا اصلاً دوست ندارد بدون حضور یکی از افراد مهمی که به او دلبستگی دارد بخوابد.
۷- همیشه کابوسهایی دربارهی جدایی از کسانی که به آنها دلبستگی دارد میبیند.
۸- هنگامی که از خانه یا افراد مهمی که به آنها دلبستگی دارند جدا میشود یا احساس میکند که به زودی جدا خواهد شد، همیشه نشانههای فیزیولوژیکی تجربه میکنند. مانند سر درد، معده درد، تهوع یا استفراغ.
B: ترس، اضطراب یا پرهیز همیشگی و پیوسته وجود دارد. در کودکان و نوجوانان حداقل ۴ هفته و در بزرگسالان معمولاً ۶ ماه یا بیشتر ادامه مییابد.
C: این اختلال باعث میشود در عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی، خانوادگی و دیگر زمینههای مهم زندگی، استرس و نابسامانی عملکردی شدید و از نظر بالینی معناداری پدید آید.
D: این اختلال با اختلال روانی دیگری قابل توجیه نباشد. برای نمونه پرهیز از ترک خانه به دلیل مقاومت افراطی به تغییر در اختلال طیف اوتیسم، دیلوژنها یا هالوسینیشنهای مرتبط با جدایی در اختلالات سایکوتیک، پرهیز از بیرون رفتن از خانه بدون یک همراه مورد اعتماد در آگورافوبیا، یا نگرانی دربارهی داشتن یک بیماری در اختلال اضطراب بیماری.
درمان اختلال اضطراب جدایی
درمان اختلال اضطراب جدایی نخست با رواندرمانی انجام میشود و اگر روانشناس نیاز بداند که دارودرمانی نیز انجام شود از داروهایی ضد اضطراب بهره گرفته میشود. دارودرمانی اختلال اضطراب جدایی بیشتر با SSRI ها انجام میشود. به یاد بسپارید داروها به بهبود بیمار فرد کمک میکنند و به تنهایی نمیتوانند اختلال اضطراب جدایی را درمان کنند.
برای رواندرمانی اختلال اضطراب جدایی شیوههای گوناگونی به کار گرفته میشود که بستگی به نگرش روانشناس دارد. رفتارگرایان از حساسیتزدایی سیستماتیک، یادگیری مشاهدهای و شرطیسازی عامل (پاداش، تقویت مثبت، تقویت منفی یا غرقهسازی) برای درمان اختلال اضطراب جدایی بهره میگیرند. یکی دیگر از شیوههای روان درمانی اختلال اضطراب جدایی، به کارگیری درمان شناختی رفتاری یا CBT است. روانشناس با بهرهگیری از CBT تلاش میکند باورها و پندارهای مثبت را جایگزین باورها و پندارهای منفی کند. این کار زمینه را برای کاهش و درمان اختلال اضطراب جدایی فراهم میکند. CBT یکی از بهترین روشهای شناخته شده برای درمان این اختلال روانی است. برای کودکان خردسال از روش بازیدرمانی نیز به کار گرفته میشود. رواندرمانی به روش روانکاوی نیز یکی دیگر از روشهای سودمند برای درمان اختلال اضطراب جدایی است.
با تشکر از شما من یه سوالی دارم. اونم اینکه پسرم 20 ماهه اس و خیلی خیلی به خودم وابسته اس. در حدی که پیش باباش حتی 2 دقیقه هم نمیمونه. اگه من بخام جدا بشم از همسرم، قبلش باید چیکار کنم تا از این وابستگیا کمترین آسیب رو ببینه؟ اصلا توی چه سنی میتونم جدا شم از باباش؟
کودک هم به پدر و هم به مادر نیازمنده. اگر بخواهید جدا بشید و بچه پیش شما باشه بهترین کار اینه که در همین سن پایین جدا بشید. اما اگر بچه با شما زندگی نخواهد کرد، باید این دوره حساس سپری بشه چون در این سن کودک به والد مادر نیاز عاطفی و فیزیولوژیکی داره و جدایی از مادر در آیندهی کودک تاثیرات منفی خواهد داشت
قطعا پدرش اونو به من نمیده. چند سالگی بهترین زمانه؟
پیشنهاد میکنم این نوشته رو بخونید
سلام من خانمي ٢٦ ساله هستم كه يك سال و نيم هست فرزندم به دنيا اومده و دقيقا از همين زمان دچار اختلال اضطراب جدايي شدم به روانشناس مراجعه كردم و بعد از دو جلسه مشاوره من رو به روانپزشك ارجاع دادن. روانپزشك قرص زولفت ٥٠ براي من تجويز كردن اما بعد از گذشت نه ماه از مصرف اين دارو بهبود پيدا نكردم. لطفا منو راهنمايي كنيد.
همانگونه که گفته شد برای درمان این اختلال دارو درمانی کافی نیست و باید رواندرمانی هم انجام بشه
سلام من سي و يك سالمه و شديدا دچار اضطراب جدايي هستم.شبها ناخودآگاه به تصادف و مرگ عزيزانم فكر ميكنم و حتي تصوير خوني و حتي جسدشون جلوي چشمم مياد?يا هربار كه تلفن زنگ ميزنه فكر ميكنم خبر مرگه.يا بدون اينكه مشكلي توي رابطه عاطفيم باشه مدتم به جدايي و حرفهايي كه موقع جدايي قراره بينمون زده شه فكر ميكنم اين مسائل باعث اضطراب خيلي شديد و ناتوان كننده در من شده و بعضي دچار اختلال خواب ميشم.من از ٦ماهگي به مهد كودك رفتم و تا جايي كه يادمه تقريبا هرروز پشت سر مادرم گريه كردم ?ممكنه تاثير اين موضوع باشه؟چيكار ميتونم بكنم
اگر دچار افکار مزاحم و آزاردهنده پیرامون مرگ عزیزان هستید و از این افکار مزاحم نمیتونید رها بشید دچار اختلال وسواسی اجباری یا OCD هستید. در این نوشته پیرامون این اختلال نوشتم.