اختلال استرس پس از سانحه PTSD در کودکان
پیشتر با اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD آشنا شدیم. و دربارهی اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD در بزرگسالان توضیح داده شد. در این نوشته به بررسی نشانهها و معیارهای اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD در کودکان ۶ یا زیر ۶ سال بر پایهی DSM 5 میپردازیم. استرس پس از سانحه PTSD در کودکان پیچیدهتر از بزرگسالان است چون درک کودکان از محیط و موقعیتها با بزرگسالان متفاوت است. و برای درمان این اختلال روانی شیوههای ویژهای نیاز است تا کودک بهبود یابد. به یاد بسپارید اگر اختلالات روانی در کودکان به موقع تشخیص و درمان نشود، عمیقتر خواهد شد و تاثیر بدی در آینده و بزرگسالی فرد خواهد داشت.
یادآوری میکنم که تشخیص و درمان اختلال روانی از سوی روانشناس انجام میشود. پس اگر نشانههایی که در زیر آمده است را در کودکتان یافتید به او برچسب اختلال روانی نزنید. چون ممکن است که تشخیص شما نادرست و دچار سوگیری باشد.
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اختلال استرس پس از سانحه PTSD در کودکان ۶ ساله یا کمتر
A: در کودکان ۶ ساله یا کمتر، قرار گرفتن در معرض یک یا چند رویداد زیر: مرگ یا تهدید به مرگ، جراحت جدی واقعی یا خیالی، تجاوز جنسی واقعی یا تهدید به آن، به یک یا چند روش زیر:
۱- کودک رویدادهای تروماتیک را به صورت مستقیم تجربه میکند.
۲- کودک شاهد پیشآمدن رویداد تروماتیک برای دیگران است. به ویژه برای مراقبین اصلی کودک مانند پدر و مادر، خواهر، برادر و … .
توجه: شاهد بودن، شامل مشاهدهی این رویدادها نمیشود: رویدادهایی که در رسانههای الکترونیکی، تلویزیون، فیلمهای سینمایی یا عکسهای گوناگون نمایش داده میشوند.
۳- کودک از بروز رویدادهای تروماتیک که برای یکی از والدین یا کسانی که از او مراقبت میکنند آگاه میشود.
B: حضور یک یا چند نشانهی ناخواسته و مزاحم در ارتباط با رویدادهای تروماتیک، که پس از بروز رویداد تروماتیک آغاز شده است:
۱- خاطرات غیرارادی، تکراری و مزاحم از رویدادهای تروماتیک خودبهخود یا به علت برخی از محرکها میآیند. خاطرات خودبهخود و مزاحم ممکن است الزاما ناراحت کننده به نظر نرسند و ممکن است خودشان را در بازیهای کودکان نشان دهند.
۲- کودک پیاپی خوابهای بدی میبیند که محتوای آن با رویدادهای تروماتیک مرتبط هستند. اطمینان یافتن از این موضوع که محتوای ترسناک رویاها با رویدادهای تروماتیک مرتبط است ممکن است امکانپذیر نباشد.
۳- واکنشهای گسسته مانند فلشبک که در آنها کودک به گونهای احساس یا عمل میکند که گویی رویدادهای تروماتیک دوباره در حال رخ دادن هستند. چنین واکنشهایی ممکن است روی یک پیوستار رخ دهند که شدیدترین حالت آن، از دستدادن آگاهی از محیط پیرامون به طور کامل است. اینگونه بازسازی رویدادهای مرتبط با تروما ممکن است خودش را در بازیهای کودکان نشان دهد.
۴- هنگامی که کودک در معرض محرکهای درونی یا بیرونی که به طور غیرمستقیم یا مستقیم شبیه به جنبههای رویدادهای تروماتیک هستند قرار میگیرد؛ به استرس روانی شدید یا طولانی مدت دچار میشود.
۵- کودک به محرکهایی که او را به یاد رویدادهای تروماتیک میاندازند واکنشهای فیزیولوژیک شدید نشان میدهد.
C: یک یا چند مورد از نشانههای زیر که نشاندهندهی یکی از این دو مورد هستند، باید حضور داشته باشند:
الف- پرهیز پیاپی و همیشگی از محرکهای مرتبط با رویدادهای تروماتیک.
ب- تغییراتی منفی در افکار و خلق مرتبط با رویدادهای تروماتیک.
پرهیز همیشگی از محرکها
۱- پرهیز یا تلاش برای خودداری از کارها، مکانها یا یادآورندههای فیزیکی و ملموس که باعث به یادآوردن رویدادهای تروماتیک میشوند.
۲- پرهیز یا تلاش برای خودداری از مردم، گفتوگوها یا موقعیتهای میانفردی که زمینهساز به یادآوردن رویدادهای تروماتیک میشوند.
تغییرات منفی در افکار (شناختها)
۳- افزایش چشمگیر فراوانی حالات هیجانی منفی مانند ترس، احساس گناه، اندوه، شرم و سردرگمی.
۴- کودک به کارهای مهم زندگیش به شدت بیعلاقه شده است یا در آنها شرکت چندانی نمیکند. برای نمونه بازی با خود یا دیگر کودکان.
۵- از دیگران دوری میکند و گوشهگیر شده است.
۶- در بیشتر موقعیتها، هیجانهای مثبت خود را ابراز نمیدهد.
D: در برانگیختگی و چگونگی واکنش کودک، تغییراتی پدید آمده است که با رویدادهای تروماتیک مرتبط هستند. این تغییرات پس از بروز رویدادهای تروماتیک آغاز شده یا بدتر شدهاند. این موضوع را دو مورد یا بیش از دو مورد زیر نشان میدهند:
۱- کودک زودرنج است و ناگهان با کوچکترین تحریک یا حتی بدون هیچ تحریکی از خشم منفجر میشود. که بیشتر به صورت پرخاشگری کلامی یا فیزیکی نسبت به دیگران یا اشیا نشان داده میشود.
۲- کودک همیشه گوش به زنگ است و بیش از اندازه به پیرامونش توجه میکند.
۳- واکنشهای از جا پریدن کودک بیش از اندازه زیاد و افراطی است.
۴- نمیتواند به آسانی تمرکز حواس داشته باشد.
۵- اختلال در خواب دارد. برای نمونه نمیتواند به آسانی به خواب برود یا به خواب ادامه دهد. یا در خواب بیتاب و بیقرار است.
E: مدت این ناراحتی بیش از ۱ ماه است.
F: ناراحتی باعث میشود در روابط کودک با والدین، خواهران و برادران، کودکان همسن و سال، یا دیگر مراقبتکنندگان رنج شخصی یا نابسامانی شدید پدید آید. یا رفتارهای کودک در مهدکودک باعث بروز مشکلاتی شود.
G: ناراحتی کودک را نمیتوان به اثرات فیزیولوژیک یک ماده مانند داروی تجویزی یا الکل یا یک عارضهی پزشکی دیگر نسبت داد.
نوع فرعی
به همراه سمپتومهای گسستگی: سمپتومهای فرد معیارهای لازم برای اختلال PTSD را دارند و در واکنش به استرسزاها، فرد سمپتومهای همیشگی یا پیاپی یکی از این دو را نشان میدهد:
۱- دیپرسونالیزیشن: فرد احساس میکند که از خودش جدا شده و انگار فرد دیگری است که از بیرون به بدن خود یا به فرآیندهای ذهنی و افکار خود نگاه میکند. برای نمونه احساس میکند که در خواب و رویاست. احساس میکند که شخصیتش، خودش یا بدنش وجود ندارند و غیرواقعی هستند. یا احساس میکند که زمان به کندی میگذرد.
۲- دیریالیزیشن: فرد احساس میکند که محیط پیرامون و اشیای دور و بر او غیرواقعی هستند. برای نمونه جهان پیرامون خود را غیرواقعی و رویامانند، دور یا مخدوش و تحریفشده تجربه میکند. احساس میکند که انسانهای پیرامونش از مقوا درست شدهاند. این مورد نباید به دلیل تاثیر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده (مانند از حال رفتن و بیهوشی) یا به علت یک عارضهی پزشکی دیگر (مانند تشنجهای جزئی و پیچیده) باشند.
اسپسیفایر:
به همراه بروز دیرهنگام: هنگامی که معیارهای کامل تا حداقل ۶ ماه پس از رویداد مورد نظر وجود ندارند. هر چند آغاز و بروز برخی از سمپتومها ممکن است بلافاصله باشد.